بتم از غمزه و ابرو، همه تیر و کمان سازد
به غمزه خون دل ریزد به ابرو کار جان سازد
چو در دام سر زلفش همه عالم گرفتار است
چرا مژگان کند ناوک چرا ابرو کمان سازد؟
خرابی ها کند چشمش که نتوان کرد در عالم
چه شاید گفت با مستی که خود را ناتوان سازد؟
دل و جان همه عالم فدای لعل نوشینش
که چون جام طرب نوشد دو عالم جرعهدان سازد
غلام آن نگارینم که از رخ مجلس افروزد
لب او از شکر خنده شراب عاشقان سازد
بتی کز حسن در عالم نمیگنجد عجب دارم
که دایم در دل تنگم چگونه خان و مان سازد؟
عراقی، بگذر از غوغا، دلی فارغ به دست آور
که سیمرغ وصال او در آنجا آشیان سازد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی و تاثیرات خاص معشوقهاش میپردازد. او میگوید که چشمان معشوق چنان تسخیرکنندهاند که باعث خسارت و ویرانی در جهانی میشوند که به دام زلف او گرفتار شده است. معشوق با جذابیتهای خود همچون ابرو و مژگان، دل و جان همه را تسخیر میکند و زندگی را به شکل شگفتانگیزی دگرگون میسازد. شاعر از عشق و پرستش خود نسبت به این معشوق به زیبایی میگوید و در آخر توصیه میکند که از دغدغهها بگذرد و دل شادابی بیابد، زیرا وصال معشوق مانند سیمرغی است که در آنجا آشیانه دارد.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی معشوق چنان قدرتی دارند که با یک نگاه و ابروی کمان مانند، میتوانند دل را نشانه بگیرند و به سادگی باعث خونریزی و درد دلی عمیق شوند. این تأثیرِ نگاه و ابرو به قدری قوی است که زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و جان را در خطر میاندازد.
هوش مصنوعی: وقتی که همه جهان در دام موهای زیبا و پیچیدهاش گرفتار شدهاند، چرا او با مژگانش تیر و کمان درست میکند و به دیگران آسیب میزند؟
هوش مصنوعی: چشمانش آنقدر از مشکلات و خرابیها پر شده که نمیتواند در دنیا چیزی بگوید. چه کسی میتواند با کسی که به مستی خود را ناتوان کرده صحبت کند؟
هوش مصنوعی: دل و روح تمامی موجودات برای زیبایی و طراوت او فدای جانان است؛ چرا که وقتی او به ما مینوشاند، تمام عالم را شاداب و سرزنده میکند.
هوش مصنوعی: من بندهی آن معشوق زیبایی هستم که با چهرهاش مجلس را روشن میکند و لبهایش که همچون شکر است، خنده و شادی به دل عاشقان میآورد.
هوش مصنوعی: عجیب است که زیباییاش در این دنیا قابل وصف نیست، اما همچنان در دل کوچکم فضایی برای او وجود دارد و میتوانم برایش جایی بسازم.
هوش مصنوعی: عراقی، از شلوغیها و حواشی بگذر و دل آرامی پیدا کن، زیرا در آن دل آرام، سیمرغ وصال او ساکن خواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو جان عاشقان آن ماه را سلطان و خان سازد
جهانی پیش او خود را غلام رایگان سازد
خرامان می رود آن شوخ و در وی عالمی حیران
بزرگ آن صانعی کز آب آن سرو روان سازد
بر ابرو خال دارد آن بت و جانم فدای او
[...]
زخود هر کس که بیرون رفت کی با همرهان سازد؟
که مسکن نیست بوی پیرهن با کاروان سازد
ندارد پرده پوشی پای خواب آلود چون دامن
همان بهتر که تیر کج به آغوش کمان سازد
به نرمی خصم بد گوهر حصار عافیت گردد
[...]
نگه را، عکس رخسار تو، شاخ ارغوان سازد
شکست رنگ من، آیینه را برگ خزان سازد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.