بنمای به من رویت، یارات نمیافتد
آری چه توان کردن؟ با مات نمیافتد
گیرم که نمیافتد با وصل منت رایی
با جور و جفا، باری، همرات نمیافتد؟
میافتدت این یک دم کایی براین پر غم
شادم کنی و خرم، هان یات نمیافتد؟
هر بیدل و شیدایی افتاده به سودایی
وندر دل من الا سودات نمیافتد
با عشق تو میبازم شطرنج وفا، لیکن
از بخت بدم، باری، جز مات نمیافتد
از غمزهٔ خونریزت هرجای شبیخون است
شب نیست که این بازی صد جات نمیافتد
افتاده دو صد شیون از جور تو هرجایی
این جور و جفا با من تنهات نمیافتد
بیچاره عراقی، هان! دم درکش و خون میخور
چون هیچ دمی با او گیرات نمیافتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و درد ناشی از جدایی سخن میگوید. او بیان میکند که روی محبوبش را نمیبیند و در نتیجه نمیتواند به آرامش برسد. با اینکه تلاش میکند عشق و وصال را تجربه کند، اما همیشه در ناامیدی و غم به سر میبرد. شاعر با استفاده از استعارههای مختلف، احساسات عمیق خود را به شکلی ملموس بیان میکند و میگوید که هیچگاه از درد و رنج عشق رهایی ندارد. او به وضعیت دشوار خود و دیگر عاشقان اشاره کرده و احساس بیچارهگی و تنهایی را در دل دارد. در نهایت، شاعر به ناامیدی خود از رسیدن به محبت و احساسی که به دنبالش است، میپردازد.
هوش مصنوعی: به من نشان بده چهرهات را، چون یارت به من تعلق ندارد. چه میتوانم کرد وقتی که در دل نمیافتد؟
هوش مصنوعی: فرض میکنم که به خاطر محبت و وصال، نظر خوب و نیکی به من نخواهی داشت و با بدی و ظلم رفتار خواهی کرد، اما آیا باز هم میتوانی با من همراهی نکنی؟
هوش مصنوعی: برای یک لحظه هم که شده، بگذار غمهایم را فراموش کنم و در شادی تو غرق شوم. آیا نمیخواهی بر من بیاوری که این لحظهی دلانگیز پایدار نخواهد بود؟
هوش مصنوعی: هر کسی که دچار عشق و شیفتگی شده، به نوعی در دل خود دچار هیجان و جنون است. اما در دل من تنها حس بیقراری و عشق وجود ندارد.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو در بازی وفا شکست میخورم، اما شانس بد من به جز باخت و نابودی چیزی نصیبم نمیشود.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت چشمان تو، در هر کجا ممکن است اتفاقی ناخوشایند رخ بدهد. هیچ شبی نیست که این بازی و جذبهی تو در صد جا وجود نداشته باشد.
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم تو در هر جا گریه و فریادهایی بلند شده است، اما این درد و بیرحمی تنها بر من نازل نمیشود.
هوش مصنوعی: بیچاره عراقی! حتماً بختش بسیار بد است، که از شدت غم و اندوه دچار افکار ناراحتکننده شده و هیچ کس هم در کنارش نیست تا به او دلدار ی دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با آنکه بهشیاری همتات نمی افتد
از نخوت و جباری بامات نمی افتد
آئی و رقیبانت آیند ز پیش و پس
آخر شبی این بازی تنهات نمی افتد
بر سر بنهی دستی تا جان من مسکین
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.