گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
عراقی

دلی دارم، چه دل؟ محنت سرایی

که در وی خوشدلی را نیست جایی

دل مسکین چرا غمگین نباشد؟

که در عالم نیابد دل‌ربایی

تن مهجور چون رنجور نبود؟

چه تاب کوه دارد رشته تایی؟

چگونه غرق خونابه نباشم؟

که دستم می‌نگیرد آشنایی

بمیرد دل چو دلداری نبیند

بکاهد جان چو نبود جان فزایی

بنالم بلبل‌آسا چون نیابم

ز باغ دلبران بوی وفایی

فتادم باز در وادی خون خوار

نمی‌بینم رهی را رهنمایی

نه دل را در تحیر پای بندی

نه جان را جز تمنی دلگشایی

درین وادی فرو شد کاروان‌ها

که کس نشنید آواز درایی

درین ره هر نفس صد خون بریزد

نیارد خواستن کس خونبهایی

دل من چشم می‌دارد کزین ره

بیابد بهر چشمش توتیایی

روانم نیز در بسته است همت

که بگشاید در راحت سرایی

تنم هم گوش می‌دارد کزین در

به گوش جانش آید مرحبایی

تمنا می‌کند مسکین عراقی

که دریابد بقا بعد از فنایی

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۹۳ به خوانش فاطمه زندی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
باباطاهر

سر راهت نشینم تا بیایی

در شادی به روی ما گشایی

شود روزی بروز مو نشینی

که تا وینی چه سخت بی‌وفائی

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از باباطاهر
سوزنی سمرقندی

نصیر دین که چشم پادشائی

نبیند چون تو فرخ کدخدائی

جهان را کدخدائی جز تو نبود

چنان چون نیست جز یزدان خدائی

اگر گویم بهمت آسمانی

[...]

عطار

دلا در راه حق گیر آشنایی

اگر خواهی که یابی روشنایی

چو مست خنب وحدت گشتی ای دل

میندیش آن زمان تا خود کجایی

در افتادی به دریای حقیقت

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۳۸۲ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه