نگارا، وقت آن آمد که یکدم ز آن من باشی
دلم بیتو به جان آمد، بیا، تا جان من باشی
دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی
مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی
به غم زان شاد میگردم که تو غم خوار من گردی
از آن با درد میسازم که تو درمان من باشی
بسا خون جگر، جانا، که بر خوان غمت خوردم
به بوی آنکه یک باری تو هم مهمان من باشی
منم دایم تو را خواهان، تو و خواهان خود دایم
مرا آن بخت کی باشد که تو خواهان من باشی؟
همه زان خودی، جانا، از آن با کس نپردازی
چه باشد، ای ز جان خوشتر ، که یک دم آن من باشی؟
اگر تو آن من باشی، ازین و آن نیندیشم
ز کفر آخر چرا ترسم، چو تو ایمان من باشی؟
ز دوزخ آنگهی ترسم که جز تو مالکی یابم
بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی
فلک پیشم زمین بوسد، چو من خاک درت بوسم
ملک پیشم کمر بندد، چو تو سلطان من باشی
عراقی، بس عجب نبود که اندر من بود حیران
چو خود را بنگری در من، تو هم حیران من باشی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به احساس عمیق عشق و وابستگی شاعر به معشوق اشاره دارد. شاعر از معشوق خود میخواهد که لحظهای در کنار او باشد و میگوید که تنها با وجود اوست که زندگیاش معنا پیدا میکند. او از غم و درد، شاد میشود اگر معشوقش به او توجه کند و احساس نیاز به یکدیگر را به وضوح بیان میکند. در واقع، شاعر زندگی خود را به وجود معشوق وابسته میداند و در انتظار لحظهای است که معشوق نیز او را بخواهد. همچنین، او از عواطفش نسبت به بهشت و جهنم صحبت میکند و نشان میدهد که همه چیز برای او به حضور معشوق مربوط میشود. در پایان، شاعر حس حیرت و شگفتی خود را از عمیقترین پیوند عشق بیان میکند.
هوش مصنوعی: عزیزم، وقت آن فرا رسیده که لحظهای در کنار من باشی. دلم بدون تو به شدت رنج میبرد، بیا تا تو روح من باشی.
هوش مصنوعی: زمانی که تو محبوب من باشی، دل من شاد خواهد شد؛ و وقتی تو روح و جان من باشی، زندگیام معنا خواهد یافت.
هوش مصنوعی: من از غم خوشحال میشوم چون تو در کنارم هستی و به غمهای من اهمیت میدهی. از درد و رنجام نمیترسم، زیرا امیدوارم تو بتوانی مرا درمان کنی.
هوش مصنوعی: من بارها به خاطر غم تو دلخون شدهام و با این حال، امیدوارم که یک بار هم که شده، تو به مهمانی من بیایی.
هوش مصنوعی: من همیشه به دنبال تو هستم و تو نیز همواره من را میخواهی. چه زمانی آن بخت خوش خواهد فرا رسید که تو نیز مرا بخواهی؟
هوش مصنوعی: عزیز من، همه از خود و وجود خود هستند و با هیچکس دیگری نمیخواهند ارتباط برقرار کنند. چه چیزی بهتر از این وجود دارد که فقط برای یک لحظه متعلق به من باشی؟
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار من باشی، دیگر به چیزهای دیگر فکر نمیکنم. چرا باید از کفر بترسم وقتی که تو باور و ایمان من هستی؟
هوش مصنوعی: از جهنم میترسم زمانی که غیر از تو، کسی دیگر مالک بهشت باشد. آنگاه خوشبختی واقعی این است که تو بهشتی برای من باشی.
هوش مصنوعی: در حضور تو، آسمان به زمین سجده میکند، زیرا من خاک پای تو را میبوسم. و اگر تو بر اریکه سلطنت نشینی، حتی پادشاهان نیز به خود میبالند.
هوش مصنوعی: عراقی، جالب نیست که من خودم در حیرت هستم. اگر تو هم به من نگاه کنی، حتماً در حیرت خواهی ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه پیمان بستهای با من؟ که در پیمان من باشی
من از حکمت نپیچم سر، تو در فرمان من باشی
چو تن در محنتی افتد، تنم را باز جویی دل
چو جانم زحمتی یابد، تو جان جان من باشی
چراغ دیدهٔ گریان خویشت گفته بودم من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.