بازم از غصه جگر خون کردهای
چشمم از خونابه جیحون کردهای
کارم از محنت به جان آوردهای
جانم از تیمار و غم خون کردهای
خود همیشه کردهای بر من ستم
آن نه بیدادی است کاکنون کردهای
زیبد ار خاک درت بر سر کنم
کز سرایم خوار بیرون کردهای
از من مسکین چه پرسی حال من؟
حالم از خود پرس: تا چون کردهای؟
هر زمان بهر دل مجروح من
مرهمی از درد معجون کردهای
چون نگریم زار؟ چون دانم که تو
با عراقی دل دگرگون کردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از غم و اندوهی عمیق صحبت میکند که بر دلش سنگینی میکند. او به درد و رنجی که از سوی معشوق به او وارد شده اشاره میکند و از ستمهایی که بر او روا داشته شده، گلایه میکند. شاعر احساس میکند که معشوقش در حال ایجاد درد و غم در دل اوست و میخواهد با بیان احساسات خود، نشان دهد که چگونه زندگیاش تحت تأثیر این درد قرار گرفته است. همچنین، او به نوعی انتقاد میکند که چطور معشوق به حال او بیتوجهی میکند، در حالی که او همواره برای او مرهمی از محبت میخواسته است. شاعر در نهایت ابراز میکند که با مشاهده حال معشوق، درد و رنجش دوباره عود کرده است.
هوش مصنوعی: دوباره از درد و غم دلم به شدت رنجیده و اندوهگین شدهای، چشمانم پر از اشک و غم و اندوه شده است.
هوش مصنوعی: من از کار سخت و زحمت به ستوه آمدهام و تو با غم و دلتنگی، جانم را به درد آوردهای.
هوش مصنوعی: تو همیشه بر من ظلم کردهای و این ظلمی که اکنون انجام میدهی، دیگر ظلمی نیست.
هوش مصنوعی: خوب است که من خاک در خانهات را بر سر بریزم، چون تو مرا از خانهام به زشتی بیرون کردهای.
هوش مصنوعی: از من در مورد وضعیت خودم سوال نپرس، بهتر است از خودت بپرسی که چطور این حال را پیدا کردهای؟
هوش مصنوعی: هر بار که قلب زخمی من به التیامی نیاز دارد، تو با ترکیبی از درد و محبت به من کمک کردهای.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به حال زار خود فکر کنم؟ وقتی که میدانم که تو با کسی دیگر قلب مرا تغییر دادهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.