ز خواب، نرگس مست تو سر گران برخاست
خروش و ولوله از جان عاشقان برخاست
چه سحر کرد ندانم دو چشم جادوی تو؟
که از نظارگیان ناله و فغان برخاست
به تیر غمزه، ازین بیش، خون خلق مریز
که رستخیز به یکباره از جهان برخاست
بدین صفت که تو آغاز کردهای خونریز
چه سیل خواهد ازین تیره خاکدان برخاست!
بیا و آب رخ از تشنگان دریغ مدار
طریق مردمی آخر نه از جهان برخاست؟
چنین که من ز فراق تو بر سر آمدهام
گرم تو دست نگیری کجا توان برخاست؟
تو در کنار من آ، تا من از میان بروم
که هر کجا که برآید یقین گمان برخاست
به بوی آنکه به دامان تو درآویزد
دل من از سر جان آستینفشان برخاست
عراقی از دل و جان آن زمان امید برید
که چشم مست تو از خواب سرگران برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
جهان سروری و پشت دودمان خجند
که بندگیّ ترا اسمان بجان برخاست
نهال تو بر بستان سرای دانش و فضل
که با مکاشفه ات روشن از نهان برخاست
چو برگرفت بیانت تتق ز روی ضمیر
[...]
به عهد حسن تو بس فتنه کز جهان برخاست
مرا هوای تو ای ماه مهربان برخاست
مگر میان تو گفتم درآورم به کنار
نشد کنار و بسی فتنه از میان برخاست
خلیل وار توانم نشست بر آتش
[...]
مگر که صبح ز بالین آسمان برخاست
که او چو خاست غبار از دل جهان برخاست
محبتست که با درد شادکام نشست
اجابتست که با ضعف کامران برخاست
درین دو هفته به حق عطای صحت تو
[...]
چو خط ز عارض آن فتنه جهان برخاست
ز سبزه موی بر اندام گلستان برخاست
بنفشه از دل آتش برون نیامده است
چسان ز روی تو این عنبرین دخان برخاست؟
چنان در آتش بیطاقتی فشردم پای
[...]
شبی که از دلم آه شرر فغان برخاست
سپندوار به تعظیمش آسمان برخاست
زمانه پرده نشین کرد صبح محشر را
ز خواب چاشت چو آن فتنه جهان برخاست
به گل ز خانه خود عندلیب محمل بست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.