در جام جهان نمای اول
شد نقش همه جهان ممثل
خورشید وجود بر جهان تافت
گشت آن همه نقشها مشکل
یک روی و هزار آینه بیش
یک مجمل و این همه مفصل!
بگذر تو ازین قیود مشکل
تا مشکل تو همه شود حل
هست این همه نقشها و اشکال
نقش دومین چشم احول
در نقش دوم اگر ببینی
رخسارهٔ نقشبند اول
معلوم کنی که اوست موجود
یابی همه چیزها مخیل
اشکال عراقی ار نبودی
گشتی همه مشکلات منحل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، سخن از تماشای زیباییهای جهان و وجود خداوند است. ابتدا به توصیف جهانی میپردازد که در آن تمام نقشها و جلوهها به نمایش درآمدهاند. خورشید وجود که نماد روشنی و حقیقت است، همه چیز را روشن کرده و مشکلاتی که به سفر در این عالم میافزاید، پس از گذر از این مراتب حل میشود. نکته اصلی این است که با مشاهده فرشتگان و تجلیات الهی، میتوان به حقیقت وجود پی برد و درک کرد که همه شکافها و مشکلات در نهایت به شناخت خداوند برمیگردند. در نهایت، شاعر به اهمیت عبور از ظواهر و درک باطن میپردازد تا به حقیقت برسد.
هوش مصنوعی: در ظرفی که جهان را به تصویر میکشد، در آغاز تمامی جلوههای دنیا نمایان شد.
هوش مصنوعی: خورشید وجود در عالم درخشید و همه نقشها و مسایل پیچیده روشن شد.
هوش مصنوعی: یک رویداد یا واقعیت وجود دارد که هزاران بازتاب و تفسیر گوناگون از آن وجود دارد. در واقع، یک حقیقت ساده میتواند به شکلهای پیچیده و مفصل مختلفی بازنمود شود.
هوش مصنوعی: از این محدودیتهای دشوار عبور کن تا تمام مشکلاتت حل شود.
هوش مصنوعی: در اینجا به تعداد زیاد طرحها و اشکال اشاره شده، که همگی در زیر سایهی چشم خاصی قرار دارند که به نوعی دیدگاه متفاوتی را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر در نقشی دیگر چهرهٔ زیبای نخستین را مشاهده کنی، این نشان میدهد که چقدر آن چهره در ذهنت باقی مانده است.
هوش مصنوعی: بگویید که اوست که همه چیزها را به وجود میآورد و هر چیزی در ذهن حس میشود.
هوش مصنوعی: اگر مشکلات عراقی وجود نداشت، همه مسائل من حل شده بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الصبح علی الضلام مقبل
ان تسق لنا المدام عجل
بنشان ز من ای غم تو مشکل
زان آب حیات آتش دل
سقیا لک فاسقنی حراما
[...]
ای هیچ خطی نگشته ز اول
بیحجت نام تو مسجل
ای دیده، بدار ماتم دل
کو در خطری فتاد مشکل
خون شد ز فراق یار و از یار
جز خون جگر دگر چه حاصل؟
عمری بتپید بر در یار
[...]
و الحسن علی البها تجلی
و السکر حواه و الکمال
شاه رسل و شفیع مرسل
خورشید پسین و نور اول
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.