مرا از هر چه میبینم رخ دلدار اولیتر
نظر چون میکنم باری بدان رخسار اولیتر
تماشای رخ خوبان خوش است، آری، ولی ما را
تماشای رخ دلدار از آن بسیار اولیتر
بیا، ای چشم من، جان و جمال روی جانان بین
چو عاشق میشوم باری، بدان رخسار اولیتر
ز رویش هرچه بگشایم نقاب روی او اولی
ز زلفش هر چه بر بندم، مرا زنار اولیتر
کسی کاهل مناجات است او را کنج مسجد به
مرا، کاهل خراباتم، در خمار اولیتر
فریب غمزهٔ ساقی چو بستاند مرا از من
لبش با جان من در کار و من بیکار اولیتر
چو زان می درکشم جامی، جهان را جرعهای بخشم
جهان از جرعهٔ من مست و من هشیار اولیتر
به یک ساغر در آشامم همه دریای مستی را
چو ساغر میکشم، باری، قلندروار اولیتر
خرد گفتا: به پیران سر چه گردی گرد میخانه؟
ازین رندی و قلاشی شوی بیزار اولیتر
نهان از چشم خود ساقی مرا گفتا: فلان، می خور
که عاشق در همه حالی چو من میخوار اولیتر
عراقی را به خود بگذار و بیخود در خرابات آی
که این جا یک خراباتی ز صد دیندار اولیتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و اهمیت عشق و دلدار اشاره دارد. شاعر میگوید که تماشای چهره دلبر از همه چیز اولیتر است و این لذت را بر همه چیز دیگری مقدم میداند. او به زیبایی معشوق اشاره کرده و بیان میکند که حتی اگر به میپرستی دچار شود یا در خرابات باشد، این حالت را بر زندگی عادی ترجیح میدهد. به طور کلی، شاعر به عشق و زیباییهای آن ارادت دارد و از این احساسات به عنوان منبع شادی و هشیاری یاد میکند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که میبینم، صورت محبوبم برایم مهمتر است. وقتی نگاه میکنم، توجه بیشتری به آن چهره زیبا دارم.
هوش مصنوعی: نگاه کردن به چهره زیبای معشوقان لذت بخش است، اما برای ما تماشای چهره محبوب خودمان از آن هم بسیار بهتر و دوستداشتنیتر است.
هوش مصنوعی: ای چشم من، بیا و ببین جمال و زیبایی روی محبوب را. وقتی که عاشق میشوم، به یاد داشته باش که آن رخسار، از همه چیز برایم مهمتر است.
هوش مصنوعی: هرچه از چهرهاش پردهبرداری کنم، زیباییاش بیشتر از هر چیز دیگری است. و هرچه زلفهایش را ببندم، باز هم محبوبتر از هر چیز دیگر خواهد بود.
هوش مصنوعی: کسی که در عبادت و مناجات سستی و تنبلی دارد، بهتر است در گوشه مسجد قرار گیرد. اما من که در میخانه و نوشیدن شراب تنبل هستم، در حال و هوای مستی برایم از همه جا مناسبتر است.
هوش مصنوعی: اگر لبخند و ناز ساقی مرا بفریبد و از خودم دور کند، او که با جان من درگیر است، من باید بیکارتر باشم.
هوش مصنوعی: وقتی که من از آن نوشیدنی بنوشم، یک جام به دست میآورم و به دنیا یک جرعه میدهم، در این حال دنیا از آن جرعه مست میشود و من در حالت هوشیاری باقی میمانم که این وضعیت به من بیشتر میآید.
هوش مصنوعی: با یک جام مینوشم و تمام احساس سرمستی را در خودم درک میکنم، سپس مانند یک عارف بیخبر از دنیا دوباره به این حال فراق میزنم.
هوش مصنوعی: خرد گفت: چرا به دور پیران و میخانه میگردی؟ بهتر است از این شیوهی رندی و بیخیالی فاصله بگیری.
هوش مصنوعی: ساقی که از دید من پنهان است به من گفت: فلان، بنوش زیرا عاشق مانند من در هر حالتی، حقش بیشتر است که بنوشد و مست شود.
هوش مصنوعی: عراقی را رها کن و خود را بیدلیل به میخانه بیفکن، زیرا این جا یک آدم ولگرد از صد فرد مذهبی هم مهمتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیم چون یک نفس بی غم دلم خون خوار اولیتر
ندارم چون دلی خرم، تنی بیمار اولیتر
نیابد هر که دلداری، چو من زار و حزین اولی
نبیند هر که غمخواری، چو من غمخوار اولیتر
دلی کز یار خود بویی نیابد تن دهد بر باد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.