نیم چون یک نفس بی غم دلم خون خوار اولیتر
ندارم چون دلی خرم، تنی بیمار اولیتر
نیابد هر که دلداری، چو من زار و حزین اولی
نبیند هر که غمخواری، چو من غمخوار اولیتر
دلی کز یار خود بویی نیابد تن دهد بر باد
چنین دل در کف هجران اسیر و زار اولیتر
وصال او نمییابم، تن اندر هجر او دارم
به شادی چون نیم لایق، مرا تیمار اولیتر
چو درد او بود درمان، تن من ناتوان خوشتر
چو زخم او شود مرهم، دلم افگار اولیتر
چو روزی من از وصلش همه تیمار و غم باشد
به هر حالی مرا درد و غم بسیار اولیتر
دلا، چون عاشق یاری، به درد او گرفتاری
همی کن ناله و زاری، که عاشق زار اولیتر
هر آنچه آرزو داری برو از درگه او خواه
ز هر در، کان زند مفلس، در دلدار اولیتر
عراقی، در رخ خوبان جمال یار خود میبین
نظر چون میکنی باری به روی یار اولیتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا از هر چه میبینم رخ دلدار اولیتر
نظر چون میکنم باری بدان رخسار اولیتر
تماشای رخ خوبان خوش است، آری، ولی ما را
تماشای رخ دلدار از آن بسیار اولیتر
بیا، ای چشم من، جان و جمال روی جانان بین
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.