بخش ۳۸ - نوحه گری ملایک برامام مظلوم
بگفتند: کای داور دادرس
که فریاد رس نیست غیر از تو کس
تویی آنکه گیری جزا را تو سخت
همی بینی این مردم تیره بخت
چه سازند با پور پیغمبرت
کجا رفت آن سختی کیفرت؟
از این سخت تر ظلم و بیداد نیست
تو دانی مکافات این کار چیست؟
به فرخ سروشان عرش برین
ندا آمد از سوی جان آفرین
که بر ذروه ی عرش من بنگرید
ببینید آن را که بایست دید
بدیدند درعرش کز سوی راست
یکی شاه در پیش یزدان به پاست
نماز آورد در بر کردگار
پدید از رخش نور پروردگار
بفرمود یزدان که این تاجور
بود قائم آل خیرالبشر (ص)
به شمشیر این شاه کاستاده است
ز بهر بدان کیفر آماده است
نمودم من از قتل یحیای پاک
گروهی کشن از یهودیان هلاک
هم ایدون به خون گرامی حسین (ع)
به شمشیر این خسرو عالمین
ز نسل امیه بر آرم دمار
از ایشان کشم هفت بیور هزار
سروشان چو از راز آگه شدند
ثنا خوان آن دادگر شه شدند
وز آنسوی بر خاک افتاد شاه
ز آهش شدی روی اختر سیاه
روان گشت برخاک، خون تنش
چو فواره از حلقه ی جوشنش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.