بخش ۱۱۲ - رفتن اهل بیت(ع)از کربلا به مدینه
به نزدیک یثرب چو زان راه دور
رسیدند و بنهفت رخساره هور
به زینب (س) چنین ام کلثوم گفت
که ای با مهین مام در رتبه جفت
بسی رنج برد این کهن سال مرد
ز ما اندرین راه سودی نخورد
به پاداش این خدمت بی شمار
به نعمان مر انعام باشد به کار
بدو گفت بانو ز مال جهان
نداریم ما آشکار و نهان
جز آویزه ی گوش و خلخال چند
که این دختران راست ای مستمند
نمانده به ما چیز دیگر به جای
بگیر و فرستش بدان پاک رای
بگو تا بگویند با وی زمن
که شرمنده ام از تو ای موتمن
تو این هدیه ی کم ز ما در پذیر
اگر خرد شد خرده بر ما مگیر
که از بیش و کم غیر این مختصر
نداریم از مال چیز دگر
و گرنه به پاداش رنج دراز
تو را کردمی از جهان بی نیاز
چو انعام بانو به نعمان رسید
ز گوینده پیغام او را شنید
نپذرفت و با گریه گفتا بدو
که از من بدان بانوی دین بگو
که ای پرده گی اختر برج دین
منم از شما خانه زادی کمین
نبردم من این رنج از بهر مال
بدم کام خوشنودی ذوالجلال
همین خواهشم هست از بانوان
که گردم به دیگر سرا چون روان
بخواهند از بهر من از خدا
کزین خاندانم نسازد جدا
نمودند آل رسول امین
به کردار و گفتار او آفرین
بشیر ابن جذلم چنین گفته باز
که چون با حریم خدیو حجاز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.