بخش ۸۵ - ذکر فرستادن عبدالله به جعفر طیار دو پسر خود را با نامه به خدمت آن حضرت
یکی نامه بنوشت بس دلپذیر
برشه به مشک و گلاب و عبیر
بدان نامه بر لابه بسیارکرد
کزین ره که رفتی شها بازگرد
دو فرزند بودش چو ماه تمام
یکی را محمد یکی عون –نام
مرآن نامه را با دو پور جوان
سوی شاه دین کرد زان پس روان
برفتند ازنزد آن راد پیر
دو پور جوانش چو از شست تیر
خود آمد برعمرو پور سعید
که بد میر یثرب به حکم یزید
به لابه بدوگفت: آن نامدار
که هان ای نگهبان یثرب دیار
یکی نامه بنگار زی شاه دین
که بازآید او سوی یثرب زمین
چو آید دگر باره دراین دیار
یکی در پناه خود او رابدار
مرا او را ببخش از بدی ها امان
که بیدار جان مانی و شادمان
ازو عمرو زاینسان سخن چون شنید
یکی ژرف در گفت او بنگرید
پسندید و فرمود فرخ دبیر
یکی نامه بنگاشت بررای پیر
بدو داد و بسیار او را ستود
برادرش را نیز همره نمود
برادرش را نام یحیی بدی
که نیکوترین زاهل دنیا بدی
فرستاد آن هر دو رانزد شاه
که شاید بدارند شه را ز راه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.