بخش ۸۴ - تصرف نمودن امام علیه السلام درمنزل تنعیم
بیامد یکی کاروان گشن
درآن سرزمین از دیار یمن
یکی کاروان بود آراسته
همه بارشان هدیه و خواسته
فرستاده بد هدیه هارا تمام
امیر یمن بهر دارای شام
یکی آمد و نزد دارای راز
همه راز آن کاروان گفت باز
بفرمود فرزند خیر الانام
که من در دو گیتی کنونم امام
مرا می رسد اینهمه خواسته
که یزدانش ازبهر من خواسته
به فرمان فرمانگذار جهان
گرفتند آن جمله از کاروان
شهنشه سر کاروان را بخواند
پس آنگه بدو اینچنین راز راند
که باشد مراساز و برگ سفر
شما را هیونان بود باربر
بیاور ز آلات من باربند
دژم دل مگردان و خاطر نژند
همی هر چه خود خواهی ازآن فزون
زمن باز بستان کرایه ی هیون
سرآهنگ نیز آنچه ازشه شنفت
برکاروان آمد و باز گفت
گروهی بماندند نزد امام
گروهی سپردند ره سوی شام
چو عبدالله جعفر نامور
شد آگه که شد بسته بارسفر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.