گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
الهامی کرمانشاهی

چو از شهر یثرب شه تاجدار

برون آمد و ناشده رهسپار

ز فرخ سروشان چرخ برین

گروهی چمیدند سوی زمین

به دست ایزدی دشنه ها استوار

به پرنده اسبان مینو سوار

درفش خدایی برافراشته

به فرمان شه دیده بگماشته

رسیدند چون نزد شاه حجاز

به پوزش ببردند لختی نماز

بگفتند کای یافته برسپهر

زسم سمندت به سر تاج مهر

پی یاری ات زآسمان آمدیم

به فرخنده موکب چمان آمدیم

نبی را به پیکار چندی درا

پرستار بودیم و یاری گرا

کنون گر پذیری تو را یاوریم

همه زانچه فرمان دهی نگذریم

به پاسخ به ایشان بفرمود شاه

که ما را بود کربلا وعده گاه

شما از زمین سوی گردون روید

همه بر به جای خود اندر شوید

به سربر مرا سایه ی زینهار

بس از بخشش پاک پروردگار

سروشان به فرمان آن تاجور

به گردون پریدند بار دگر