گنجور

 
الهامی کرمانشاهی

چو آگاه شد زود بسپرد راه

به شام آمد وکرد جا بربه گاه

همه شامیانش به در تاختند

نوا سوگوارانه افراختند

مراو را به مرگ پدر تعزیت

بگفتند و برسلطنت تهنیت

چو بگذشت چندی از آن کارباز

یکی بزم دارای نو کرد ساز

نمود از بدن جامه ی سوک دور

یکی هفته می داشت برپای سور

ازآن پس به هرشهری وکشوری

امیری فرستاد با لشگری

ابر جای مروان به حکم یزید

به یثرب زمین، حکمران شد ولید

از آن پس که فرمانده ی نو چمید

سوی یثرب و در سرا آرمید

به دست یکی رهرو تیز گام

رسیدش یکی نامه از شاه شام