بخش ۱۲۳ - آمدن سی و دو سوار از لشگر مخالف در شب عاشورا به یاری امام(ع)
گهی با خداوند خو راز راند
گهی نیز قرآن به آواز خواند
چو شد صوت قرآن آن شه بلند
سی و دو سرافراز پیروزمند
زلشگرگه دیو ناپاک هوش
بدان صوت دلکش نهادند گوش
تو گفتی که از عرش برزد ندا
بدان پاکزادان جهانبان خدا
غریوان همه سوی را ه آمدند
به نزدیک خرگاه شاه آمدند
ابوالفضل نام آور ارجمند
به گوش آمدش بانگ سم سمند
برفت و بدید و بگفتا: که اید؟
دراین پهن هامون برای چه اید؟
بگفتند: کای داور سرفراز
به دیدار شاه است مارا نیاز
که تا در رهش جانسپاری کنیم
خدا را در این کار یاری کنیم
ازآنرو کز این لشگر نابکار
ندیدیم جز رامش و رود کار
ولی از سپاه شه دین به گوش
نیاید به جز صوت قرآن خروش
از آن مان درست آمد ای نامجوی
که حق با حسین است و یاران اوی
بمانید گفتا درین جایگاه
که گویم پیام شما را به شاه
برفت و به شه گفت و فرمود شاه
بگو تا درآیند در پیشگاه
که بامن مرا این فرقه ی حق پرست
ببستند پیمان به روز الست
ولیکن پیاده بدین سو همه
خرامند آهسته بین همهمه
کنند آن دلیران با داد و برد
برون از تن خویش ساز نبرد
که ترسم حریمم هراسان شوند
ز خواب اندر آیند و ترسان شوند
سپهبد پیام شه راستین
چو گفتا بدان نامداران دین
پیاده روان سوی شاه آمدند
همه با لبی عذرخواه آمدند
پذیرفتشان شاه یزدانشناس
بدان کارشان خواند لختی سپاس
همه باز ماندند درآن سپاه
که تا جان نمودند قربان شاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.