هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت لبهای محبوبش سخن میگوید و درخواست میکند که از این زیبایی، نصیبی به او ببخشد. او از محبوبش میخواهد که دلش را رها نکند و به او توجه کند، زیرا در کنار او، طبیعت و زندگی شکوفا میشود. این گونه خواستهها نشانهای از عشق عمیق و وابستگی شاعر به محبوبش هستند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی و جذابیت لبهای محبوبش سخن میگوید و درخواست میکند که از این زیبایی، نصیبی به او ببخشد. او از محبوبش میخواهد که دلش را رها نکند و به او توجه کند، زیرا در کنار او، طبیعت و زندگی شکوفا میشود. این گونه خواستهها نشانهای از عشق عمیق و وابستگی شاعر به محبوبش هستند.
هوش مصنوعی: ای لعل لب تو، منبع آب زندگی است. بوسهای بده تا از زیبایی تو بهرهمند شوم و به نوعی از محبتت بهرهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: ای جان و جانان، دامنم را رها کن، زیرا از همراهی با چیزی که آسیب میزند و میسوزاند، فرار کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای زهر غم تو در دلم آب حیات
و ای عشوه عشق تو مرا راه نجات
گفتی: ببرم جان تو ای حور صفات؟
جان از تو مرا دریغ باشد؟ هیهات!
لعل تو ازان زمرد آورد نبات
تا باید از افعی دو زلف تو نجات
برگرد لب تو سبلت سبز تو هست
چون جامه خضر بر لب آب حیات
در ظلمت هجرت ای بت آب صفات
گم کرده راه و نیست امید نجات
باشد که چو خضر ناگه اندر ظلمات
ایزد ز تو راضیم کند آب حیات
چه آتش و چه خیانت از روی صفات
خائن رهد از آتش دوزخ هیهات
یک شعله از آتش و زمینی خرمن
یک ذره خیانت و جهانی درکات
آن روح که بسته بود در نقش صفات
از پرتو مصطفی درآمد بر ذات
واندم که روان گشت ز شادی میگفت
شادی روان مصطفی را صلوات
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.