هوش مصنوعی: این شعر دربارهی نگرانی و حسرت عاشقانه است. گویا شاعر بر سر خاک دوستیاش ایستاده و از جدایی و غم فقدان معشوق خود صحبت میکند. او به یاد معشوقش، اشک میریزد و از دلش میخواهد که کسی را صدا کند تا این درد را احساس کند، زیرا این درد او را به شدت میآزارد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی نگرانی و حسرت عاشقانه است. گویا شاعر بر سر خاک دوستیاش ایستاده و از جدایی و غم فقدان معشوق خود صحبت میکند. او به یاد معشوقش، اشک میریزد و از دلش میخواهد که کسی را صدا کند تا این درد را احساس کند، زیرا این درد او را به شدت میآزارد.
هوش مصنوعی: دیروز بر آرامگاه دوستی، معشوقم آبی چون گل از چشمش بر روی گلبرگ سمن ریخت.
هوش مصنوعی: به کسی که تو را به گريه انداخت و در دل تو اثر گذاشت، بگو من را ندا ندهد و به یاد من نیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سیب و گل و سیم دارد آن دلبر من
سیبش زنخ و گل دو رخ و سیمش تن
بنگر به رخ و دو زلف آن سیم ذقن
تا لاله به خروار بری ، مشک به من
افتاده منم به گوشهٔ بیتِ حَزَن
غمهای جهان مونس غمخانهٔ من
یا رب تو به فضل خویش دندانم را
بخشای به روح حضرت ویس قَرَن
پیچان درختی نام او نارون
چون سرو زرین پر عقیق یمن
نازنده چون بالای آن زاد سرو
تابنده چون رخسار آن سیمتن
شاخش ملون همچو قوس قزح
[...]
ای دوست بجملگی تو را گشتم من
حقا که دراین سخن نه ذوق است و نه فن
گر تو ز خودی خود برون جستی پاک
شاید صنما بجای تو هستم من
عضوی ز تو گر دوست شود با دشمن
دشمن دو شمر تیغ دو کش زخم دو زن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.