گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ابن یمین

هست کار سعادت دنیا

راست همچون مناره برفین

آفتاب تموز حادثه ها

برگشاده برو- ز تاب کمین

در تزلزل بنای ارکانش

دل برو کی نهند اهل یقین

ناگهانی ز هم فرو ریزد

که امید ثبات دارد ازین

هر کرا آز پیشوائی کرد

باز نشناخت مهر چرخ از کین

هر زمانش زبان حرص کند

آیتی دیگر از هوا تلقین

ما و یاری و کنج عافیتی

که همینست و بس بهشت برین

اینسخن باور از نمیداری

خیز و رنجه شو و بیا و ببین

زانگروهی که سخره شهرند

تا بدانی که نیست ابن یمین