گر نگردد فلک بکام دلم
خلق را اضطراب ننمایم
زنک اندوه را بصیقل عقل
از دل آئینه وار بزدایم
همچو ابن یمین شوم قانع
خویشتن را صداع نفزایم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
گر نگردد فلک بکام دلم
خلق را اضطراب ننمایم
زنک اندوه را بصیقل عقل
از دل آئینه وار بزدایم
همچو ابن یمین شوم قانع
خویشتن را صداع نفزایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دگرگون شده به تو رایم
برگذشت از نهم فلک وایم
بسر آیم به سوی تربت تو
زین سبب رشک می برد پایم
جز روان تو کی بود جفتم
[...]
هست واجب وجود او دائم
زآنکه باشد به ذات خود قائم
خسروا! بر بساط خدمت تست
قدم طبع آسمان سایم
چون وطن بر ستانه تو کنم
سر چرخ برین سزد جایم
شکر یزدان که عقد مدحت تست
[...]
من چو رسام رشته پیمایم
از سر رشته نگذرد پایم
خسروا، بر بساط همت توست
قدم طبع آسمان سایم
چون وطن بر ستانه ی تو کنم
سر چرخ برین سزد جایم
شکر یزدان که عقد مدحت توست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.