گنجور

 
ابن یمین

زینسان که دور مانده ز یاران جانی ام

مردن هزار بار به از زندگانی ام

ایچرخ بیوفا چه شود گر ز روی مهر

بار دکر بآن مه تابان رسانی ام

ای بخت اگر بخاک درش جادهی مرا

بر مسند سعادت و دولت نشانی ام

 
 
 
شهریار

ای شاخ گل که در پی گلچین دوانی‌ام

این نیست مزد رنج من و باغبانی‌ام

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای

ای گل چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام

دریاب دست من که به پیری رسی جوان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از شهریار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه