گنجور

 
ابن یمین

نا کسانیکه درین دور حریفان تواند

هر یکی را چو صراحی سوی جامست نظر

خرده ئی گر ز تو بینند چه هشیار و چه مست

سرزنش را ببزرگانش رسانند خبر

در خمار ار شودت جان و جهان جمله بباد

نکند بر تو یکی با قدحی باده گذر

رو مسیحا نفسا زین خرکان روی بتاب

هم طویله نسزد عیسی مریم با خر

ابلق چرخ سزد مرکب تو همچو مسیح

خر خری لایق تو نیست خرا مبار مخر