گنجور

 
ابن یمین

سر اکابر عالم نظام ملت و دین

توئیکه چون تو پسر مادر زمانه نزاد

هزار سال فلک گر بگرد مرکز خاک

کند طواف نیابد چو تو کریم نژاد

پس از هزار زبانم که داد وعده تو

بیا بگوی چه بندی ز کار بنده گشاد

نه لایقست که گویند طاعنان که ملک

جواب رای تو بر موجب سؤال نداد

بقول چون تو فصیحی اگر چنان گنگی

نکرد گوش مکن کو بقای جاه تو باد

کنون بر آتش شهرت زنیم آب کرم

ز خاک درگه عالیت بگذریم چو باد