ز آنها که خبث باطن ایشانت ظاهرست
ابن یمین مرنج که بدشان سرشت و خوست
گر طعنه ئی زنند بر اشعار عذب تو
اینفرقه عوام که بعضی نه خاص اوست
درهم مشو که بیهنر از غایت حسد
بر اهل فضل در همه ابواب عیبجوست
خواهند تا چو طوطی طبعت شکر فشان
گردند لیک مغز شناسد خرد ز پوست
هر چند هست تازه و تر سبزه دمن
هرگز کجا چو سرو سهی بر کنار جوست
گو یکتن از تمامت حساد بد گهر
کاو راز صد سخن که بگوید یکی نکوست
خاقانی فصیح درین یکدو بیت نغز
گفتست بشنوید که او بس لطیف گوست
خاقانی آنکسان که طریق تو میروند
زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
گیرم که مار چوبه کند تن بشکل مار
کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به انتقاد از افرادی میپردازد که باطن نامناسبشان را نمیتوان پنهان کرد و به دلیل حسادت به اهل فضل، به اشعار زیبا و عاطفی او طعنه میزنند. او از این احساسات ناپسند به عنوان حسد یاد میکند و تأکید میکند که حتی اگر ظاهر چیزی زیبا باشد، ارزش آن به درونش وابسته است. شاعر در نهایت به این نکته اشاره میکند که افرادی که سعی در زشتنمایی دیگران دارند، خود به اندازه زاغی هستند که آرزو دارد مانند کبکی زیبا باشد. او نوعی تمسخر را در مورد کسانی که در تلاشند خود را به دیگران تحمیل کنند، ابراز میکند.
هوش مصنوعی: از آنهایی که درونشان زشتیها پیداست، نگران نباش، چون اینها بهطور طبیعی بدسرشت و بدخو هستند.
هوش مصنوعی: اگر به اشعار شیرین تو طعنهای بزنند، این فقط نظر عوام است که برخی از آنها به شعرهای خاص تو تعلق ندارند.
هوش مصنوعی: درهم نرو که شخص بیهنر به خاطر حسادت شدیدش به اهل علم و فضل، در هر زمینهای به دنبال ایراد گرفتن از آنهاست.
هوش مصنوعی: میخواهند مانند طوطی، شخصیت و رفتار تو شیرین و دلپذیر باشد، اما عقل و خرد تو تنها سطح ظاهر را نمیبیند و به عمق و واقعیت میاندیشد.
هوش مصنوعی: هرچند سبزه دمنوش تازه و زیباست، اما هیچگاه نمیتواند به اندازهی سرو یکی از کنارهای آب زیبا و شگفتانگیز باشد.
هوش مصنوعی: یک نفر از میان تمام حسودان خوب است، کسی که میتواند راز بسیاری از سخنان را بگوید.
هوش مصنوعی: خاقانی شاعر زبردستی در این دو بیت زیبا سخنانی لطیف و پندآموز گفته است. به دقت به این اشعار گوش کنید، زیرا او در بیان اندیشههایش بسیار هنرمندانه عمل کرده است.
هوش مصنوعی: خاقانی به افرادی اشاره میکند که در مسیر او قدم میگذارند و آنها را شبیه زاغ میداند. در عین حال، زاغ آرزو دارد که مانند کبک باشد. یعنی کسانی که در این راه هستند، به نوعی در تلاشند که به جایگاه بهتری برسند، اما هنوز در موقعیت فعلی خود ماندهاند.
هوش مصنوعی: بگذار فرض کنیم که ماری تن خود را به شکل مار درآورد. آیا این مار زهرش را برای دشمنانش میریزد و در عین حال، برای دوستانش هدیهای میآورد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر نیستی درون دلم آتش فراق
کم هر زمان بسوزد از و استخوان و پوست
چندان بگریمی، که مرا آب چشم من
برداردی روان و ببردی به کوی دوست
ای تو کیای ما و جهانی تو را رهی
خار دو چشم دشمنی و ورد دست دوست
شد سهل و حق خدمت من سهل برگرفت
در خون سرشته به که چنانش سرشت و خوست
سختی مکن تو نیز چنان سست رای از آنک
[...]
مقلوب لفظ پارس به تصحیف از کفت
دارم طمع که علت با من ز دست کوست
تصحیف قافیه که به مصراع آخرست
گر ضم کنی بر آنچه مسماست همنکوست
آن دو لطیف را سیمی هست هم لطیف
[...]
خاقانی آن کسان که طریق تو میروند
زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست
بس طفل کارزوی ترازوی زر کند
نارنج از آن خورَد که ترازو کند زِ پوست
گیرم که مارچوبه کند تن به شکل مار
[...]
فرزند خواجه در هنر از خواجه کمترست
گر چه بشکل و صورت و هیئت بسان اوست
منگر بدانکه این پدرست آن پسر و لیک
بس مغز کز بدی نرسد در بهای پوست
خاقانی بلند سخن خود مثال این
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.