گنجور

 
ابن یمین فریومدی

چشم پدر از هجر تو پوشیده چو گردید

فرزند دل افروز من ای بدر منیرا

پیراهن خود تحفه فرست ای پسر و گوی

القره علی وجه ابی یات بصیرا