آمد بهار و وقت نشاطست می بیار
می مایه نشاط بود خاصه در بهار
طبع هوا چو میل سوی اعتدال کرد
یک وزن شد دو کفه میزان روزگار
هم بوی عود یافت ز خاک چمن صبا
هم آب صندل است روان سوی جویبار
چون گل شکفت باده گلگون ز کف منه
کز خاک تو نه دیر که خواهد دمید خار
در کش چو خارپشت ز نا جنس خویش سر
می نوش تا شوی چو کشف در کلوخ زار
می نوش اگر چه شرع برین طعن میکند
کاین یک مضرتش بود و منفعت هزار
می نوش و نا امید ز غفران حق مباش
کافزون ز جرم بنده بود عفو کردگار
ابن یمین بکوش که هنگام کار تست
جائی همی روی که درو نیست هیچکار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به استقبال بهار و شادابی آن میرود و میگوید که فصل بهار زمان خوشی و نشاط است. او از می و باده به عنوان مایه شادی یاد میکند و تأکید میکند که با وزش نسیم بهاری و عطر گلها، باید از لحظات زندگی لذت برد. شاعر به استفاده از شراب و نوشیدن آن به رغم انتقادهایی که ممکن است وجود داشته باشد، دعوت میکند و میگوید که در این خوشیها، عفو و بخشش خداوند فراتر از گناهان بنده است. او همچنین یادآوری میکند که انسان باید در این زمانه از فرصتها بهرهبرداری کند زیرا ممکن است زمان به سرعت بگذرد.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و زمان شادمانی است. شرابی بیاور که زمینهساز شادی باشد، بهویژه در این فصل بهار.
هوش مصنوعی: زمانی که طبیعت و هوا به سمت تعادل میرود، دو طرف زندگی به یکسان میشوند و شرایط به تعادل میرسد.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی بوی خوش عود را از خاک چمن به همراه دارد و همچنین بوی شیرین صندل به سمت کنار جویبار جریان دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که گل شکوفا میشود، بادهای به رنگ گل از دستان من بریزد، چرا که از خاک تو به زودی خار خواهد رویید.
هوش مصنوعی: در آغوش خود مثل خارپشت از ذات و خویش فاصله بگیر و برای به دست آوردن عسل زندگی، تلاش کن تا به مانند انسانهای بزرگ و با شعور، از شرایط سخت و ناملایمات عبور کنی و رشد کنی.
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب را بکن، هرچند که شرع به آن اشکال میکند، زیرا ضررش کم است و فوائدش بسیار بیشتر است.
هوش مصنوعی: نوشیدن می را ادامه بده و از رحمت خدا ناامید نباش، زیرا آمرزش خداوند بیشتر از گناهان بندگان است.
هوش مصنوعی: سعی کن در هنگام انجام کارها، به جایی بروی که در آنجا هیچ کاری وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.