شمع رخسار تو شیرین پسرا سوخت مرا
جرم ناکرده چو پروانه چرا سوخت مرا
دل خرید از لب شیرینت بجانی شکری
شاکرم گر چه درین بیع و شرا سوخت مرا
با تو گفتم ز تف عشق بنرمی سخنی
سخت گفتی که کرا سوخت کرا سوخت مرا
گفتمت سایه لطف ز سرم دور مدار
آفتاب رخ تو خوش پسرا سوخت مرا
بارها ابن یمین گفت و دلت نرم نشد
که تب و تاب غمت سوخت مرا سوخت مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با زبانی احساسی و عاشقانه به وصف عشق و درد و رنج ناشی از آن میپردازد. او میگوید که زیبایی و شمعوار بودن معشوقش باعث سوختن او شده است، مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود. شاعر همچنین به خرید دلش از لبهای شیرین معشوق اشاره میکند، و با وجود اینکه در این معامله آسیب دیده، به خاطر آن شکرگزار است. او در گفتوگو با معشوقش از عشق ملایم صحبت کرده اما پاسخ سختی دریافت کرده که دلش را میسوزاند. شاعر از معشوقش میخواهد که محبتش را از او دور نکند، زیرا زیباییاش مانند آفتاب است و او را میسوزاند. در نهایت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که بارها تلاش کرده تا دل معشوقش را نرم کند، اما غم و دلتنگی همچنان او را میسوزاند.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهات مثل شمعی است که من را میسوزاند. بیآنکه مرتکب گناهی شده باشم، مانند پروانهای که به شمع نزدیک میشود، من نیز به خاطر تو دچار سوختگی شدم.
هوش مصنوعی: دل من را از لب شیرینت خریدی و من به خاطر این که جانم را به عشق تو میدهم، شکرگزارم، هرچند که در این معامله، من سوختم و ناراحت شدم.
هوش مصنوعی: با تو درباره عشق به نرمی صحبت کردم، اما تو کلامی سخت و ناسازگار گفتی که قلب من را آتش زد و سوخت.
هوش مصنوعی: به تو گفتم که سایهی مهرت را از من دور نکن، زیرا تابش آفتاب زیباییات، به دل من آسیب زده و مرا سوزانده است.
هوش مصنوعی: ابن یمین بارها از دل خود سخن گفت، اما تو هرگز نرم نشدی. غم تو به گونهای بر من تأثیر گذاشت که مرا در آتش حسرت سوزاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.