نازکتر از آبی تو نه از آب و گلی
از جان و دلی از آنکه در جان و دلی
گر کام دل من ندهی از لب خویش
بس خون دلم بریزی از من بحلی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
نازکتر از آبی تو نه از آب و گلی
از جان و دلی از آنکه در جان و دلی
گر کام دل من ندهی از لب خویش
بس خون دلم بریزی از من بحلی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: اینجا شاعر از زیبایی و خاص بودن محبوبش سخن میگوید و او را نازکتر از آب و گِل میشمارد. شاعر احساس میکند که محبوبش نه تنها از نظر ظاهری زیباست، بلکه در عمق جان و دلش نیز ارزشمند است. او میگوید اگر محبوبش نتواند آرزوهایش را برآورده کند، باید انتظار رنج و غم بیشتری از او داشته باشد. به طور کلی، این اشعار بیانگر عشق عمیق و درد ناشی از فراق است.
هوش مصنوعی: هیچچیز نازکتر از خود تو نیست، نه از آب و نه از گل، بلکه از جان و دل توست، زیرا در وجود جان و دل تو، نازکترین چیزها نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر به من از لب خودت آنچه که میخواهم را ندهی، پس بگذار که تمام درد و احساس ناراحتیام از دل من به بیرون بریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با گشت زمان نیست مرا تنگ دلی
کایزد به کسی داد جهان سخت ملی
بیرون برد از سر بدان مفتعلی
شمشیر خداوند معدبن علی
ای نسبت تو هم به نبی هم به علی
عمر ابدی بادت و عز ازلی
باقی به وجود تو پس از پانصد سال
هم گوهر مصطفی و هم نام علی
آن دل که بدی سغبۀ هر دلگسلی
زلف تو ببرد آن چنان مستحلی
با آن همه آوازۀ دلداری او
زلف تو هم آزموده بهتر بدلی
جان در ره ما بباز اگر مرد دلی
ورنی سر خویش گیر کز ما بحلی
این ملک کسی نیافت از تنگ دلی
حق میطلبی و مانده در آب و گلی
هر سبزه گل که بر دمد ز آب و گلی
خطیست بخون مردمانش سجلی
پیداست ز داغ لاله کز روی زمین
کس زیر زمین نرفت بیداغ دلی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.