گرچه به قلم کام بسی دانی راند
وز نوک قلم مشک توانی افشاند
چون نامه خویشتن بباید خواندن
منویس کتابتی که نتوانی خواند
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
گرچه به قلم کام بسی دانی راند
وز نوک قلم مشک توانی افشاند
چون نامه خویشتن بباید خواندن
منویس کتابتی که نتوانی خواند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات به اهمیت خواندن و درک نوشتهها اشاره دارند. شاعر میگوید که اگرچه نوشتن با قلم زیبا و خوشایند است، اما باید نامه و نوشتههای خود را بخوانیم. همچنین به این نکته اشاره میکند که نبایستی کتابی را بنویسیم که نتوانیم آن را بخوانیم یا درک کنیم. در واقع، ارزش نوشتهها به فهم آنهاست.
هوش مصنوعی: هرچند با زبان و قلم فراوان اطلاعات و دانستهها را میتوان بیان کرد، اما با نوک قلم خود میتوانی زیبایی و لطافت را به دوش بکشانی و به دیگران هدیه دهی.
هوش مصنوعی: انسان باید از زندگی و تجربیات خود درس بگیرد و به آنها توجه کند. اما اگر نتواند به درستی فهم این تجربیات را بزند، بهتر است به نکات مهمی که در زندگیاش وجود دارد، دقت بیشتری کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صوفی به سماع دست از آن افشاند
تا آتش دل به حیلتی بنشاند
عاقل داند که دایه گهوارهٔ طفل
از بهر سکون طفل میجنباند
گر یار مرا نخواند و با خود ننشاند
وز درویشی مرا چنین خوار بماند
معذورست او که خالق هر دو جهان
درویشان را بخانهٔ خویش نخواند
صالح تن من ز عشق دامن بفشاند
تا مرگ قضای خویشتن بر تو براند
دل تخته درد و ناامیدی برخواند
شادی و غمم تو بودی و هر دو نماند
گر ابر به جود خویشتن را چو تو خواند
فراش تو بود او همیگرد نشاند
هر چند بسی گهر پراکند و فشاند
آخر گهرش نماند و بیکار بماند
آن روز که جان نامهٔ عشق تو بخواند
دل دست زجان بشست و دامن بفشاند
وان صبر که خادمت بدان آسودی
آن نیز بقای عمر تو باد نماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.