از درد دلم خبر نداری
زان فارغی از فغان و زاری
در عشق تو محرمم نسیم است
غم همدم و نالهام ندیم است
آن دم که بنالم از دل تنگ
بس خون بچکانم از دل سنگ
از سوز درون چو برکشم آه
همچون دل شب کنم رخ ماه
خون دل و آه صبحگاهی
این رفت به ماه و آن به ماهی
ای گلبن باغ دلربایی
بگذار طریق بیوفایی
در کینه مپیچ و مهربان شو
بایکدل خویش یکزبان شو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.