به غم صبر کن بیقراری مکن
به رخ اشک از دیده جاری مکن
صبوری کن از درد دوری منال
به روزو شب وهفته وماه وسال
مگوصبر تلخ است گوشکر است
ز شهد و شکر بلکه شیرین تر است
به بستان شد از صبر بر پا شجر
شجر هم ز صبر است کآورده بر
بشد تاک از صبر بر پا ز خاک
بشد غوره از صبر پیدا زتاک
شد آن غوره انگور شیرین ز صبر
شد انگور صهبای رنگین ز صبر
همه درد از صبر درمان شود
همه مشکل از صبر آسان شود
ز صبر است هر کار آراسته
ز صبر آمد آن را که دل خواسته
خدا صابران را بوددوستدار
بکن صبر وشو دوست با کردگار
کسی کوخدا دوستدارش بود
چه باک از غم روزگارش بود
نه هرکس تواند برداجر صبر
که جای اندرین بیشه دارد هژبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.