همچو چهرت کی بود آتش چوزلفت دودکی
ز آتش ودودت جز آب چشم دیده سودکی
گه زره سازی در آتش گه به گل بازی کند
گشت زلف تو خلیل الله کی داوودکی
با دل من آنچه چشم کافرت کرده است کرد
درجهان فرعون کی شداد کی نمرود کی
چشم تو خونریزی پیر وجوان راکرده فرض
داد پیغمبر کجا فتوی خدا فرمودکی
ازمکافات جزا غافل مشو بدچون دلم
آینه رویت ز رنگ خط غبارآلود کی
همچو تو دردلبری کی بودشیرین کی ایاز
همچو من در عاشقی فرهاد کی محمود کی
بی رخ توچون کنار من بود از اشک چشم
دجله ها کی بحرها کی چشمه ها کی رود کی
همچو من گاهی به بزم ومجمر توسوخته
شمع کی پروانه کی مشک وعبیر وعودکی
شدبلنداقبال از زلفت پریشان گفتگو
دود با داوود ور نه قافیه می بودکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.