گفتم بهای بوسه ای گویند جان فرموده ای
گفتا بلی گفتم چرا ارزان چنان فرموده ای
گفتا بده بستان زمن گفتم به کف دارم ثمن
گفتا در این داد وستد گفتم زیان فرموده ای
گفتا اگر دانشوری تفسیر کن واللیل را
گفتم تو خود از موی خود شرح و بیان فرموده ای
گفتا که از والشمس گومعنی چه فهمیدی از او
گفتم زروی خویشتن او را عیان فرموده ای
گفتا لب لعلم دهد بر مرده جان عیسی صفت
گفتم چه حاصل چون ز من او رانهان فرموده ای
گفتا چرا پیر و جوان هستند درشورو فغان
گفتم ز بس تاراج دل از این وآن فرموده ای
گفت ای بلنداقبال من چون شدبلنداقبال تو
گفتم به وصل خود مرا چون میهمان فرموده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.