گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بلند اقبال

فاش گویم عاشق رخسار دلبر گشته ام

هرکجا بنشسته زاهدگفتا کافر گشته ام

حاجت شمع وچراغم نیست در تاریک شب

زآنکه من همسایه با ماه منور گشته ام

مژه دلدار را گفتم که چون بخت منی

گفت آری ز آن سیه گردیده و برگشته ام

مهر عالمتاب را گفتم چوچهر دلبری

گفت چون اورخ نمود از ذره کمتر گشته ام

دلبر ما هر زمان گردد به شکلی جلوه گر

مر مرا هم بین که آندم شکل دیگر گشته ام

گر ببینی احمدش بینی که من هستم بلال

ور ببینی حیدرش بینی که قنبر گشته ام

مهدی آخر زمان گر بینی اورا بنگری

چون بلنداقبال با افلاک همسر گشته ام