گنجور

 
بلند اقبال

دل تومایل جفا است هنوز

دل من بر سر وفا است هنوز

ای به بالا بلا مرا دل وجان

به بلای تومبتلا است هنوز

ای که پرسی خبر ز حال دلم

از فراق تو در بلا است هنوز

جان به راه تودادم ودل تو

از من خسته نارضا است هنوز

با رقیبی همی به عیش وطرب

کینه وجور تو به ما است هنوز

کشتی وناخدای شکست وبخست

دل تو غافل از خدا است هنوز

نشوی همچو من بلنداقبال

زآنکه قلب تو بی صفا است هنوز

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode