التفاتی به ما ندارد یار
که زما یاد می نیارد یار
یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار
اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار
مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار
نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار
دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار
نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.