دردعشق یار را تدبیر نتوانم نمود
پنجه اندر پنجه تقدیر نتوانم نمود
در ره سیلاب اشک چشم بنیان دلم
شد چنان ویرانه کش تعمیر نتوانم نمود
چاره دیوانه این باشدکه زنجیرش کنند
من دل دیوانه را زنجیر نتوانم نمود
از ازل دلبر پرست وباده نوش امد دلم
این چنینم تا ابد تزویر نتوانم نمود
شیخ را گفتم بیا با عشق او دمساز شو
گفت بازی با دم این شیر نتوانم نمود
ترک مستش دارد از ابروبهکف شمشیر ومن
جان یقین سالم از این شمشیر نتوانم نمود
سوره والشمس را و آیه واللیل را
جز ز روی وموی اوتفسیر نتوانم نمود
بامعبر گفتم اندر خواب دیدم زلف دوست
گفت من آشفته ام تعبیر نتوانم نمود
برتن من هر سر مویم شودگر صد زبان
صدیک از حسن رخش تقریر نتوانم نمود
سوزد انگشتم چوانگشت آتش افتددرقلم
شرح دردهجر را تحریر نتوانم نمود
گر دلش مایل شود بر کشتنم گردن نهم
ز آنکه آن دلدار را دلگیر نتوانم نمود
با بلنداقبال گفتم ترک می کن تا به کی
گفت شد حکم از ازل تغییر نتوانم نمود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد درد و رنج ناشی از عشق و ناتوانی در کنترل سرنوشت صحبت میکند. شاعر با اشاره به غیرقابل تغییر بودن تقدیر، از عشق خود و دردهای آن سخن میگوید و بیان میکند که هیچ راهی برای تسکین این دردها ندارد. او به دیوانگی عشق اشاره کرده و میگوید که حتی اگر بخواهد، نمیتواند به دل خود مسلط شود. همچنین به چند آیه قرآنی اشاره کرده و میگوید که تنها از زیبایی معشوقش میتواند تفسیر کند. در نهایت، او به همراهی و بازی با عشق اشاره میکند و میگوید که این کارها غیر ممکن است و تقدیر از پیش تعیین شده است. شاعر در تمام ابیات خود به احساسات عمیق و وضعیت دشوار عشق و ناتوانی در تغییر آن میپردازد.
هوش مصنوعی: در درد عشق محبوب، نمیتوان چارهای اندیشید و نمیتوان با دست خود تقدیر را تغییر داد.
هوش مصنوعی: در اثر اشکهایی که ریختم، دل من به شدت خراب و ویران شده است و حالا نمیتوانم هیچ گونه اصلاحی در آن ایجاد کنم.
هوش مصنوعی: یکی از روشهای درمان دیوانگی، زنجیر کردن فرد دیوانه است، اما من نمیتوانم دل خودم را که دیوانهوار عاشق است به زنجیر بکشم.
هوش مصنوعی: از ابتدای زمان، من عاشق محبوب بوده و نوشیدن باده را آغاز کردهام. دلم اینگونه است و تا همیشه نمیتوانم تزویر و دورویی کنم.
هوش مصنوعی: به او گفتم که با عشق الهی همراه بشود، اما او پاسخ داد که نمیتواند با این عشق پرشور بازی کند، چون مانند بازی با دمی از شیر خطرناک است.
هوش مصنوعی: او با ابروهایش چنان قدرتی دارد که اگر بخواهد، میتواند جان من را با شمشیرش بگیرد، ولی من نمیتوانم از این شمشیر جان سالم به در ببرم.
هوش مصنوعی: تنها میتوانم زیبایی و عمق معانی سوره الشمس و آیات شب را با نگاه و ویژگیهای او تبیین کنم.
هوش مصنوعی: در خواب به من گفتند که در مورد زلف دوست دچار نگرانی و سردرگمی هستم و نمیتوانم معنای آن را بفهمم.
هوش مصنوعی: بر تن من هر سر مویی اگر یکصد زبان داشته باشد، نمیتوانم حتی یکی از زیباییهای چهرهات را وصف کنم.
هوش مصنوعی: انگشتم میسوزد، مثل اینکه آتش روی آن افتاده باشد، و نمیتوانم حسرت جدایی را به کلمات درآورم.
هوش مصنوعی: اگر دل او بخواهد که مرا بکشد، من تسلیم میشوم، چون نمیخواهم آن معشوق را ناراحت کنم.
هوش مصنوعی: با شخصی که خوشبختیاش را در اوج میدانستم صحبت کردم و گفتم که از این وضعیت خارج شود، اما او پاسخ داد: «این سرنوشت از ابتدا رقم خورده و نمیتوانم آن را تغییر دهم.»
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.