زبس به خلوت حسن توبارآینه است
نگاه هر دو جهان در غبار آینه است
هجوم چاکگل آغوش شبنم است اینجا
بهار هم چقدر دلفگار آینه است
کدام جلوه که محتاج صافی دل نیست
به هرچه مینگری شرمسار آینه است
چنان به عشق تولبریزجلوه خویشم
که هر طرف رودم، دل دچار آینه است
همه به شوخی تمثال چشم باختهایم
وگرنه حسن برون از کنار آینه است
توهم زخود غلطی چند نقش بند وبناز
که روی کار جهان پشت کار آینه است
مباش غرهٔ عشرت، درین تماشاگاه
تحیر آینهدار خمار آینه است
چه ممکن است دهد عرض هرزهتازیها
همیشه موج نگاهم سوار آینه است
سخن ز جوش حیا بر لبم گره گردید
نفس ز آب به بند حصار آینه است
نکاشتیم سرشکیکه جلوه بار نداد
گداز دل چقدر آبیار آینه است
ز زندگی همه گر رنگ رفتهای داریم
به امتحان نفس، در فشار آینه است
ز بینشانی آن جلوه شرم کن بیدل
هنوز رنگ تو صرف بهار آینه است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جاذبههای عشق و حقیقت در آینه است. شاعر به تصویرسازی از جهانی میپردازد که در آینه منعکس شده و به تفسیر احساسات عمیق و حالات انسانی میپردازد. او به رابطه عشق و زیبایی اشاره میکند و تصوری از آنچه که درون و بیرون ما وجود دارد را به تصویر میکشد. همچنین به آسیبها و چالشهای عاشقانه و ظرافتهای نهفته در زندگی اشاره دارد. شعر با نگاهی به آینه به مفهوم خودآگاهی و شناخت بهتر از خود و دنیا میپردازد. در نهایت، شاعر از پلشتیهای زندگی و تلاش برای درک حقیقت و زیبایی در جهان میگوید.
هوش مصنوعی: زیبایی تو آنقدر دلانگیز و پرجاذبه است که در دل این خلوت، همه چیز به آینهای شفاف نیاز دارد. نگاه هر دو جهان در غبار آینهای که تو را نمایان میکند، پنهان شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا، گلهای زیبا و شاداب بهار در آغوش شبنم قرار دارند و فضای بهار به قدری دلنواز و دلانگیز است که شبیه زیبایی آینه میشود.
هوش مصنوعی: هر زیبایی که بدون قلب پاک و صاف نیاز داشته باشد، در هر چیزی که به آن نگاه میکنی، آینه از شرم در برابر آن خجالتزده است.
هوش مصنوعی: به قدری در عشق غرق شدهام و جلوهام شفاف و پرنور است که هر کجا که میروم، دلم تحت تأثیر آینههایی است که عشق را منعکس میکنند.
هوش مصنوعی: ما همه به شوخی و لطافت در ظرافت چهره زیباییها غرق شدهایم، وگرنه زیبایی واقعی فراتر از آن چیزی است که در آینه میبینیم.
هوش مصنوعی: به خودت مغرور نشو و خود را بزرگ نکن، زیرا زیبایی دنیا تنها بازتابی از آینه است و چیزی بیشتر نیست.
هوش مصنوعی: در این مکان فریبنده، فریب لذتها را نخور؛ زیرا در اینجا، مثل آینهای که حالتهای سرمست را نشان میدهد، فقط حیرت و سردرگمی وجود دارد.
هوش مصنوعی: احتمالاً نمیتوان هر چیز بیهودهای را به نمایش گذاشت، زیرا همیشه توجه من بر روی تصویر آینه متمرکز است.
هوش مصنوعی: حرفهای من به خاطر شرم بر زبانم بند آمدهاند، و نفسام مانند آبی که پشت بند حصار آینه مانده است، در تنگنا قرار دارد.
هوش مصنوعی: ما اشکی را نکاشتیم که جلوهای از بارش نداشته باشد، چقدر دل سوخته در آینه میتواند پرآب باشد.
هوش مصنوعی: از زندگی، ما تنها رنگ و بوی امتحان نفس را داریم و تمام این فشار و سختیها در آینهی واقعیات خود را نشان میدهند.
هوش مصنوعی: از ناشناسی آن زیبایی شرمنده باش، بیدل (دلbroken)؛ هنوز رنگ تو مختص زیبایی بهار است و در آینه نمایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خط تو چهره گشای بهار آینه است
تبسمت گل جیب و کنار آینه است
ز اشتیاق تماشای خود چه خواهی کرد؟
که آه غیرت من پرده دار آینه است
هزار میکده خون جگر تلف کردیم
[...]
ز نقش پای تو کابینه دار آینه است
بساط روی زمین را بهار آینه است
اگر ز جوهر آیینه نیست دام به دوش
چرا زروی تو حیرت شکار آینه است
به یاد جلوه نظر باختیم لیک چه سود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.