نالهٔ ما شیوهها امشب به بر آورده است
نخل ماتم نوحهٔ چندی ثمر آورده است
آبیار ریشهٔ حسرت خیال لعل کیست
هر مژه صد خوشه سامانگهر آورده است
ای محیط عشق بر کم ظرفی دل رحمتی
آب شد این قطره تا یک چشمتر آورده است
خون ما را دستگاه یک رگ گل همکجاست
تیغ قاتل رنگ وهمی در نظرآورده است
ناصحا زحمت مکش کز دست پر شور جنون
حلقهٔ زنجیر مجنون گوش کر آورده است
سرکشیها چونهلال اینجا بهجزتسلیم نیست
تاکسی تیغی برون آرد سپر آورده است
شاخ گل از رنگ عشرت بس که بیسرمایه بود
قطره خونی به چندین نیشر آورده است
درد عشق و مژده راحت زهی فکر محال
این خبر یاربکدامین بیخبر آورده است
کیست تا سازد زراه ورسم هستی آگهم
عشق خاکم را ز صحرای دگر آورده است
انتظار جلوهای داریم و از خود می رویم
نارسایی زور بر مد نظر آورده است
تنگنای بیضه بیدلگوشهٔ آرام بود
شد پریشان مرغ دل تا بال و پر آورده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات عمیق عاشقانه و درد ناشی از عشق میپردازد. شاعر با واژههای پر احساس، از غم و ماتم ناشی از عشق سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه احساساتش مانند نخل ماتم بارور شدهاند. او از حسرت و آرزوهای خود میگوید و به نمایش تیرگیها و چالشهای عشق میپردازد. در عین حال، شاعر به دنبال درک عمیقتری از عشق و زندگی است و به این نتیجه میرسد که عشق میتواند انسان را به زشتی و زیبایی وام دارد. او از دشواریها و محدودیتهای عاشقی میگوید و در نهایت به نشان دادن شور و شوق برای رسیدن به محبوب میپردازد.
هوش مصنوعی: امشب صدای نالههای ما به شیوههای مختلف شنیده میشود و مانند درختی که در عزای خود به سر برده، میوهای از اندوه و غم به همراه دارد.
هوش مصنوعی: کیست که به یاد لعل (سنگ قیمتی) خوشبختی، آبی برای ریشههای حسرت بیفشاند؟ هر مژه او همچون خوشهای از گوهر سامان را به ارمغان آورده است.
هوش مصنوعی: ای فضای عشق، بر دلهایی که ظرفیت کمی دارند، مهربانی تو همچون آبی است که این قطره به اندازهای رسیده که یک چشم را تر کرده است.
هوش مصنوعی: خون ما را در یک رگ گل کجا میتوان یافت، زمانی که تیغ قاتل به گونهای خیالانگیز در ذهن ما تصویر میشود.
هوش مصنوعی: ای نصیحتگران، زحمت نکشید، زیرا از شدت عشق دیوانهوار، تا سر حد جنون گوشم پر از زنجیرهای دیوانگی شده است.
هوش مصنوعی: سرکشیها مانند قوس هلال هستند و جز تسلیم کردن نمیتوان کار دیگری انجام داد، زیرا وقتی کسی تیزی سلاحی را بیرون آورد، باید سپر را آماده کرد.
هوش مصنوعی: شاخ گل به خاطر شادی و زیباییاش از کمبود و بیپولی نگران است و به همین دلیل قطرهای خون به قیمت گران حاصل کرده است.
هوش مصنوعی: درد عشق و خبر خوش آرامش، هر دو به شدت نگرانکننده هستند. چگونه ممکن است چنین خبری به کسی برسد که از آن بیخبر است؟
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند مرا از مسیر و قوانین زندگی آگاه کند؟ عشق من، از خاکی است که از سرزمین دیگری آورده شده است.
هوش مصنوعی: ما به دنبال لحظهای هستیم که در آن خود را فراموش کنیم و به چه چیزی میخواهیم برسیم، اما در این میان دچار نارساییها و محدودیتهایی شدهایم که ما را به چالش میکشد.
هوش مصنوعی: در مکانی آرام و دلنشین، حالتی ناگوار و گرفتاری برای دل بیدل پیش آمده است؛ زیرا او به مرحلهای رسیده که احساساتش آنقدر قوی شده که دیگر نمیتواند در خود نگه دارد و احساساتش او را پریشان کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز ذوق عاشقی بر عقل زور آورده است
یاد مستی رخنه در ملک شعور آورده است
نالة بلبل سرودی یاد مستان داده است
بوی گل دیوانة ما را به شور آورده است
من کجا و دست گل چیدن کجا ای باغبان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.