ز گریه، سیری چشم پر آب دشوار است
خیال دامن اشک، از سحاب دشوار است
جنونی از دل افسرده گل نکرد افسوس
به موج آبگهرپیچ و تاب دشوار است
به غیر ساغر چشمم، که اشک، بادهٔ اوست
گرفتن از گل حیرت گلاب دشوار است
نه لفظ دانم و نی معنی ا ینقدر دانم
که گر سخن ز تو باشد جواب دشوار است
فسون عقل نگردد حریف غالب عشق
کتانگرو برد از ماهتاب دشوار است
زوال وهم خزان و بهار معنی نیست
فسردگی زگل آفتاب دشوار است
ز عمر فرصت آرام چشم نتوان داشت
ز برق و باد وداع شتاب دشوار است
پل گذشتن عمرست قامت پیری
اقامت تو به پشت حباب دشوار است
نمیتپد دل خونگشته در غبار هوس
سراغ قهوه به جام شراب دشوار است
خروش دهر شنیدی، وداع راحت گیر
به این فسانه سر و برک خواب دشوار است
به وصل، حیرت و در هجر، شوق حایل ماست
بهوش باش که رفع حجاب دشوار است
حیا، زکف ندهد دامن ادب بیدل
گرفتن گهر از مشت آب دشوار است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز دهر نقد تو جز پیچ وتاب دشوار است
خیال،گو مژه بربند، خواب دشوار است
دل گداخته دعوتسرای جلوهٔ اوست
فروغ مهر نیفتد در آب، دشوار است
مگر به قدر شکستن توان به خود بالید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.