صبحدم سیاره بال افشاند از دامان شب
وقت پیری ریخت از هم عاقبت دندان شب
اشک حسرت لازم ساز رحیل فتاده است
شبنم صبح است آثار نم مژگان شب
برنمیآید بیاض چشم آهو از سواد
صبح اقبال جنونم نشکند پیمان شب
در هوای دود سودا هوشم از سر رفته است
آشیان از دست داد این مرغ در طیران شب
در خم آنزلف خونشد طاقتدلهای چاک
صبح ما آخرشفقگردید در زندان شب
با جمالش داد هرجا دست بیعتآفتاب
طرهٔ مشکین او هم تازهکرد ایمان شب
از حوادث فیض معنی میبرند اهل صفا
میفروزد شمع صبح از جنبش دامان شب
مژدهای ذوق گرفتاری که بازم میرسد
نکهت زلفکسی از دشت مشکافشان شب
خط او بر صبح پنداری شبیخوننامهایست
روی او فردیستگویی در شکستشان شب
لمعهٔ صبحیکه میگویند در عالمکجاست
اینقدرها خواب غفلت نیست جزبرهان شب
گوشهگیر وسعتآباد غبار جهل باش
پردهپوش یک جهان عیب است هندستان شب
بیدل ازپیچ وخم زلفش رهایی مشکل است
برکریمان سهل نبود رخصت مهمان شب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و تاملات خواب و بیداری، شب و صبح پرداخته و از بیقراری دل و عشق میگوید. شب به عنوان نماد غم و حسرت و صبح به عنوان نماد امید و روشنی تصویر شده است. شاعر از زخمهای دل و پیوندهای عاطفی که در تاریکی شب ایجاد شده، سخن میگوید و صبح را به عنوان زمانی برای آغاز دوباره و رهایی از قید و بندهای شب توصیف میکند. در نهایت، شاعر به سختیهای عشق و تلاش برای یافتن نور و روشنی در دنیای تاریک اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در صبح، ستارهها از آسمان شب رخت برمیبندند و با آمدن روز، شب کهنسال و خسته، به تدریج از هم میپاشد و به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی و فراق، برای خود اشک حسرت بریز، زیرا که شبنم صبحگاهی نمایان شده و نشانههایی از رطوبت در مژگان شب وجود دارد.
هوش مصنوعی: چشم آهو در تاریکی شب نمیتواند براق باشد و من هم تحت تأثیر شور و شوق خودم تصمیم به شکستن پیمانی که شب برایم بسته، نمیزنم.
هوش مصنوعی: در هوای غمانگیز و ناخوشایند، عقل و تفکرم کاملاً از دست رفته است. این پرنده که در تاریکی شب پرواز میکند، آشیانهاش را از دست داده است.
هوش مصنوعی: در خم زلف او، دلهای زخمی ما دیگر تحمل ندارند و صبح ما در نهایت به شفق تبدیل شده و در تاریکی شب گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: وجودش در هر گوشهای از عالم نور میپاشد و با زیباییاش، هرجا که میرسد، دلها و ایمانها را تازه میکند. موهای سیاه و درخشانش شب را روشن میکند.
هوش مصنوعی: اهل بصیرت و پاکنهاد از تجارب و حوادث زندگی بهرهای میبرند و همچون شمعی که در صبحگاه از حرکت و جنبش شب روشن میشود، به نور و روشنی میرسند.
هوش مصنوعی: خبر خوشی برای دلهای نازکاحساس است که دوباره بوی دلانگیزی از موهای کسی از دشتهای پرعطر و مشکآلود به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: خط او مانند نامهای است که در صبحگاهان به دل شب حملهور میشود. او بهگونهای است که گویی در دل شب، شکستی را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نور صبح که معمولاً نماد آگاهی و بیداری است، در دنیا کجاست؛ و شاید تاریکی و غفلت آنقدر عمیق نیست که ما فکر میکنیم، بلکه دلیل اصلی آن، وجود شب است که به نوعی نماد ابهام و ناآگاهی است. به عبارت دیگر، شب میتواند دلایل بسیاری برای غفلت و نادانی ما باشد و در واقع، وجود عمیق تاریکی مانع از دیدن روشنی صبح میشود.
هوش مصنوعی: در مکانی دورافتاده و آباد که پر از غبار نادانی است، خود را پنهان کن؛ چرا که عیبها و نواقص دنیا مانند پردهای بر روشناییهاست و در تاریکی، به دور از آگاهی، زندگی میشود.
هوش مصنوعی: رهایی از درگیریهای ناشی از زلف پیچیدهاش دشوار است، اما برای افراد بزرگوار، اجازه دادن به مهمان در شب آسان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مد کوتاهی است صبح از دفتر احسان شب
سرمکش چون خامه زنهار از خط فرمان شب
مشرق خورشید می گردد گریبانش چو صبح
هر که آویزد ز روی صدق در دامان شب
هست در ابر سیه باران رحمت بیشتر
[...]
هرکه راکردند راحت محرم احسان شب
چون سحربرآه محمل بست درهجران شب
تیرهبختان را ز نادانی به چشم کم مبین
صبح با آن روشنیگردیست از دامان شب
آسمان نشناخت موقع ورنه در تحریر فیض
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.