بیلطافت نیست از بس وحشت آهنگ است آب
گر در راحت زد همچون گهر سنگ است آب
فتنه توفان است عرض رنگ و بوی این چمن
در طلسم خاک حیرانم چه نیرنگ است آب
نشئهٔ روشندلی پر بیخمار افتاده است
از صفای طبع دایم شیشه در چنگ است آب
چون گریبانگیر شد، یار موافق دشمن است
گر بپیچد در گلو با تیغ یکرنگ است آب
با گداز یأس از خود رفتنم دل میبرد
نغمهها دارد چکیدن هرکجا چنگ است آب
محمل ما عاجزان بر دوش لغزش بستهاند
صد قدم از موج اگر پیدا کند لنگ است آب
دوری مرکز جهانی راست تکلیف نزاع
تا جدا از سنگ شد با شعله در جنگ است آب
بیکدورت نیست در کثرت صفای وحدتم
تا به گلشن راه دارد صرف صدرنگ است آب
آبرو نتوان به پیش ناکسان چون شمع ریخت
ای طمع شرمی که اینجا شعله چنگ است آب
خانه داری داغ کلفت میکند وارسته را
در دل آیینه بیدل سر به سر زنگ است آب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا زند فالگهر بیتابی آهنگ است آب
نعل درآتش به جستوجوی این رنگ است آب
گرچه با هررنگ از صافی یک آهنگ است آب
در دم تیغت زخون خلق بیرنگ است آب
حرف ارباب نصیحت بر دلگرم آفت است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.