گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بیدل دهلوی

نقش ما شد وبال یکتایی

برد طاووس عرض عنقایی

نفس‌ آمد برون جنون ‌به ‌بغل

کرد آشفته‌گرد صحرایی

چیست ما و من تو در عالم

انفعال غرور پیدایی

عمرها شد ز جنس ما گرم است

روز بازار عبرت آرایی

تا ابد باید از خیال گذشت

یک قلم دینه است فرودآیی

ای هوا ناقهٔ هوس محمل

به کجا می‌روی و می‌آیی

برده‌ای سر به آسمان غرور

خاک ناگشته‌ کی فرود آیی

صحبت ادبار بی کسی آورد

عالمی داشته است تنهایی

شش جهت چشم زخم می‌بارد

جهد آن‌ کن‌ که هیچ ننمایی

وصل دیدیم و هجر فهمیدیم

خاک در چشم ناشناسایی

بیدل از آسیای چرخ مخواه

غیر اشغال‌ کف بهم سایی

 
 
 
مسعود سعد سلمان

این دو شغل برید و عرض به تو

یافته خرمی و زیبایی

روی این را همه بیفروزی

صدر آن را همه بیارایی

چون پدید آمدی تو بر هر کس

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
عمعق بخاری

چند پویی به گرد عالم چند؟

چند کوبی طریق پویایی؟

تا کی از بهر قوت و شهوت نفس

همچو کاسانه می‌نیاسایی؟

وطواط

خسروا، از کمال دانایی

روی دولت همی بیارایی

گاه مال زمین همی ‌بخشی

گاه فرق فلک همی سایی

حرب جویان نهان شوند از بیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
انوری

این همه چابکیّ و زیبایی

این چنین از کجا همی‌آیی

چون مه چارده به نیکویی

چون بت آزری به زیبایی

مه نخوانم تو را معاذالله

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه