کرد شبنم را به خورشید آشنا افتادگی
قطره را شد سوی دریا رهنما افتادگی
راحت روی زمین زیر نگین ناز توست
گر چو نقش پا توانی ساخت با افتادگی
بینیازی نیست ناز غیرت آهنگان عشق
شعله راگردنکشی بردهست تا افتادگی
عالمی چون اشک بر مژگان ما دارد قدم
این نیستان داشت بیش از بوریا افتادگی
داغ می گوید به گوش شعله، کای مست غرور
تا به کی سر بر هوای پیش پا افتادگی
ما ضعیفان فارغیم از زحمت تحصیل جاه
مسند ما خاکساری تخت ما افتادگی
از مزاج کینهجو وضع مدارا بردهاند
با شرر مشکل که گردد آشنا افتادگی
گه به پای کاکلش افتم گهی در پای زلف
خوش سر وکاری مرا افتاد با افتادگی
رفتهام از خویش تا از خاک بردارم سری
اینقدر چون سایهام دارد به پا افتادگی
یار رفت و من چو نقش پا به خاک افتادهام
سایه میگردید کاش این نارسا افتادگی
فال اشکی میزند بیدست و پاییهای آه
شبنم است آن دم که گل کرد از هوا افتادگی
خاک عاجزنیز خود را میزند برروی باد
خصم اگر منصف نباشد تا کجا افتادگی
ما همه اشک و تو مژگان، ما همه تخم و تو ابر
دستگیری از تو میزیبد، ز ما افتادگی
تا تواند خواست عذر سرکشیهای شباب
میکند بیدل به ما قد دو تا افتادگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع افتادگی و تضعیف روحی اشاره دارد. شاعر با استفاده از نمادهایی مانند شبنم و خورشید، قطره و دریا، به مجازات و سختیهای ناشی از عشق و احساسات پرداخته است. او از ضعفهای انسانی صحبت میکند و نشان میدهد که در عشق، نیازی به خودنمایی و کبر نیست. شعر همچنین به شکلهای از دست دادن و فراموشی اشاره میکند و بیانگر این است که آدمیان با وجود مشکلات، باید با افتادگی و تواضع زندگی کنند. شاعر خود را ضعیف میبیند و احساس میکند که مانند سایهای از خود دور شده است. او همچنین به دردو رنج ناشی از عشق اشاره میکند و در انتها تأکید میکند که توجه به عذرخواهی و آشتی از جوانی تا پیری حیاتی است.
هوش مصنوعی: در این بیت، به زیبایی ارتباطی که شبنم با خورشید پیدا میکند اشاره شده است. شبنم، با آشنایی با خورشید و درخشندگیاش، متوجه میشود که باید به سمت دریا برود و به آن بپیوندد. این وابستگی و تاثیر متقابل نشاندهنده یک روند طبیعی و متعالی است که در آن قطرهها پس از درخشش و تأثیر خورشید، راه خود را به سوی دریا پیدا میکنند.
هوش مصنوعی: زندگی بر روی زمین در زیر سایهی زیباییات آرامش دارد، اگر بتوانی با تواضع و سادگی، اثری از خود به جا بگذاری.
هوش مصنوعی: بینیازی و استقلال، نشاندهندهی قدرت و شجاعت در عشق است. احساسات عشق مانند آتش، با شدت و غلظت خود را نشان میدهند، و این احساسات میتوانند افراد را به مبارزه برای عشق وادار کنند.
هوش مصنوعی: عالمی که مانند اشک بر مژههای ما نشسته، در این دنیای بیروح و بیثبات، بیش از آنکه به ظاهری ساده و بیارزش باشد، ارزش و عمق دارد.
هوش مصنوعی: بیت به این معناست که آتش، با صدای گرم و پرشوری به شعلههای خود میگوید که این حالت سرخوشی و خودبزرگبینی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، در حالی که ممکن است در حال از دست دادن توجه به واقعیتهای ساده و نزدیک باشد. به نوعی، از آنها میخواهد که از حالت از خود بیخود شدگی خارج شوند و به اطراف خود توجه کنند.
هوش مصنوعی: ما انسانهای ضعیف، نیازی به زحمت کشیدن برای رسیدن به مقام و جایگاه نداریم. جایگاه ما نشانهی خاکساری و تواضع ماست و ما بر تواضع خود افتخار میکنیم.
هوش مصنوعی: کسانی که دچار کینه و دشمنی هستند، از حالت سازگاری و مدارا خارج شدهاند و برایشان سخت است که با آتش و مشکلها ارتباط برقرار کنند و به آرامش برسند.
هوش مصنوعی: گاهی بر سر زیبایی او زانو میزنم و گاهی در دام زلف پرنغمهاش به سر میبرم؛ و این احوال باعث شده که در زندگیام با افت و خیزهایی مواجه شوم.
هوش مصنوعی: به دور از خودم رفتهام تا از زمین بلند شوم. به اندازهای که مانند سایهام، سر بلند کردم و بر پا ایستادم.
هوش مصنوعی: دوست من رفت و من به حالت نقش پای از دست رفتهای در خاک ماندهام. گویی سایهای از خودم هستم و آرزو میکنم که این حال نامناسب و رقتانگیز ادامه نداشته باشد.
هوش مصنوعی: درختی که در اثر باران و شبنم، گلی زیبا رشد میکند، نشاندهندهی زیبایی و لطافت زندگی است. این گل، به نوعی نماد fragility (زخمپذیری) است و به ما یادآوری میکند که زیباییها و لحظات دلپذیر با وجود آسیبپذیری و چالشها به وجود میآیند.
هوش مصنوعی: اگر خاک به خود بیاید و بر روی باد خصم بیفتد، نشان میدهد که تا چه حد افتادگی و تواضع در برابر بیانصافی میتواند ادامه پیدا کند.
هوش مصنوعی: ما همه در حال گریه و تو گویای احساسات، ما فقط نهالی هستیم و تو مانند ابر، کمککنندهای. زیبایی تو از این نشأت میگیرد که ما در مقابلت احساس حقارت میکنیم.
هوش مصنوعی: کسی که میخواهد از اشتباهات و نافرمانیهای دوران جوانی خود عذرخواهی کند، با کمال تواضع و فروتنی به ما نزدیک میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی
دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
از تواضع دولت افزاید سعادتمند را
خوش بود چون سایه از بال هما افتادگی
از عزیزی می گذارد پا به چشم آفتاب
[...]
بسکه گردید آبیار ما ز پا افتادگی
سبز شد آخر چو بید از وضع ما افتادگی
میتوان از طینت ما هم رعونت خواستن
گر برآید از طلسم نقش پا افتادگی
عمرها چون اشککنج راحتی میخواستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.