وهم شهرت بهانهایم همه
همه ماییم و مانهایم همه
من و ما راست ناید از من و ما
ساز او را ترانهایم همه
عشق اینجا محیط بیرنگیست
ششجهت در میانهایم همه
هر دو عالم غریق اوهام است
قلزم بیکرانهایم همه
شیشهٔ ساعت خیال خودیم
خاک بیز زمانهایم همه
جهد داریم تا به خویش رسیم
تیر خود را نشانهایم همه
چوننفس میپریم و مینالیم
بسکه بیآشیانهایم همه
برکسی راز ما نشد روشن
آتش بیزبانهایم همه
قاصد لنگ نیست غیرت شمع
نامه بر سر روانهایم همه
مفتما هر چه بشنویم از هم
بیتکلف فسانهایم همه
سینهچاکیست موشکافی نیست
هر چه باشیم شانهایم همه
دل خود میخوربم تا نفس است
عالم دام و دانهایم همه
بیدل از دل برون مقامی نیست
دشت و در تاز خانهایم همه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.