از انفعال عشرت موهوم آگهم
ای چرخ پر مکن قدح هاله از مهم
صبح ازل شکوفهٔ اشکم بهار داشت
هم در پگاه بود چراغان بیگهم
شمعم فروتنی ز مزاجم نمیرود
هر چند سر به اوج کشم مایل چهم
پا درگل کدورتم از التفات جسم
گر اندکی ز وهم برآیم منزهم
کو جهد همتی که به همدوشیت رسد
ازگردن بلند تو یکدست کوتهم
پیری شکنج پوست به جسم فسرده است
رختم امید شستکنون میکند تهم
از قامت خمیده گذشتن وبال شد
این ناخن بریده که افکند در رهم
گنجینه و ذخیرهٔ اسباب اعتبار
دست تاسفی است اگر آوری بهم
خاکم به پایمالی وضعم تأملی
تا بینی آستانکهام یا چه درگهم
از کبک من ترانهٔ مستان شنیدنیست
چیزی دگر مپرس همین الله الهم
تا بارگاه فقر شکوه که میرسد
بیدل گذشتگیست جنیبتکش شهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس انفعال و توهم عشقی اشاره میکند و از چرخ روزگار میخواهد که به او چیزی ندهد. او به زیبایی صبح ازل و شمع فروتنی اش اشاره میکند و از ناتوانی و سختیهای زندگی خود سخن میگوید. شاعر از مشکلات جسمی و پیری یاد میکند و بر روی عدم تواناییاش در دستیابی به همدوشی و تعاملات انسانی تأکید دارد. او به ناامیدی و فقر خود اشاره میکند و به دنبال تسکینی برای دردهایش میگردد. در نهایت، او به ترانهای که از دلش میجوشد اشاره میکند و میگوید که تنها به بیان دردها و غمهایش بسنده میکند.
هوش مصنوعی: ای گردونه زمان، مرا از لذتهای فریبنده بیخبر نگذار، و بیشتر در میخانه نگردان.
هوش مصنوعی: در صبحی که آغاز جهان بود، اشکهای من مانند شکوفهها بهاری داشتند و در همان لحظه، روشنایی خاصی بر آسمان حاکم بود.
هوش مصنوعی: من مانند شمعی هستم که فروتنی از طبیعت من جدا نمیشود، هرچقدر هم که بخواهم سر به آسمان بگذارم و به فرارفتن بپردازم، تمایل به اوج گرفتن ندارم.
هوش مصنوعی: من در گل و لای کدورت و غم فرو رفتهام، ولی اگر کمی از خیال و وهم خود فاصله بگیرم، میتوانم به آرامش دست پیدا کنم.
هوش مصنوعی: کوشش و تلاش خود را به کار بگیر که بتوانی به سطح همت و تلاش تو برسی، چون کسی با قد بلندی به آسانی نمیتواند به دیگران برسد؛ پس باید که خود را آماده کنی و در تلاش و کوشش باشی.
هوش مصنوعی: پیری به مانند یک فشار بر روی پوست و جسم ناتوان من است، در حالی که امید و آرزوی جوانی همچنان مرا شاداب نگه میدارد.
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که وقتی از شخصی با قامتی خمیده عبور میشود، این موضوع به نوعی منجر به مشکل یا گرفتاری میشود. همچنین، ناخنی که بریده شده و در راه افتاده، نماد مانع یا دردسر اضافی است که بر سر راه انسان قرار میگیرد. در کل، شرایطی را توصیف میکند که با موانع و مسائل کوچک، اما آزاردهنده، مواجه هستیم.
هوش مصنوعی: اگر برای به دست آوردن اعتبار و ارزش، تلاش کنی و تمام امکانات و وسایل لازم را جمع کنی، ولی در نهایت به آنچه که میخواهی نرسی یا آن را از دست بدهی، تمام آن تلاشها و ذخایر دیگر ارزشی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر وضعیت ناگواری که دارم، لحظهای فکر کن تا ببینی من به کجا تعلق دارم یا در چه جایی قرار دارم.
هوش مصنوعی: از کبک صدای شاد و سرمستکنندهای به گوش میرسد که شنیدنی است و نیازی به پرسش چیز دیگری نیست، فقط الهم را بگو.
هوش مصنوعی: وقتی به مقام والای فقر نزدیک میشویم، نشاندهنده عظمتی است که باید از خودگذشتی و فداکاری را به نمایش بگذاریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم
از مکر این دو رهزن پرحیله چون رهم
دارم جهان جهان گنه ای شرم روی من
چون روی ازین جهان به جهان دگر نهم
افتاده ام به چاه هوا و هوس که راست
[...]
قاآنیا زگفتهٔ بیهوده لب ببند
کاینقیلوقالمحضخیالستوصرف وهم
آن بینشان که ملک دو عالم ازآن اوست
بیرون بود ز حیز فکر و جهان فهم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.