از انفعال عشرت موهوم آگهم
ای چرخ پر مکن قدح هاله از مهم
صبح ازل شکوفهٔ اشکم بهار داشت
هم در پگاه بود چراغان بیگهم
شمعم فروتنی ز مزاجم نمیرود
هر چند سر به اوج کشم مایل چهم
پا درگل کدورتم از التفات جسم
گر اندکی ز وهم برآیم منزهم
کو جهد همتی که به همدوشیت رسد
ازگردن بلند تو یکدست کوتهم
پیری شکنج پوست به جسم فسرده است
رختم امید شستکنون میکند تهم
از قامت خمیده گذشتن وبال شد
این ناخن بریده که افکند در رهم
گنجینه و ذخیرهٔ اسباب اعتبار
دست تاسفی است اگر آوری بهم
خاکم به پایمالی وضعم تأملی
تا بینی آستانکهام یا چه درگهم
از کبک من ترانهٔ مستان شنیدنیست
چیزی دگر مپرس همین الله الهم
تا بارگاه فقر شکوه که میرسد
بیدل گذشتگیست جنیبتکش شهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم
از مکر این دو رهزن پرحیله چون رهم
دارم جهان جهان گنه ای شرم روی من
چون روی ازین جهان به جهان دگر نهم
افتاده ام به چاه هوا و هوس که راست
[...]
قاآنیا زگفتهٔ بیهوده لب ببند
کاینقیلوقالمحضخیالستوصرف وهم
آن بینشان که ملک دو عالم ازآن اوست
بیرون بود ز حیز فکر و جهان فهم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.