هرگه به برگ و ساز معیشت گریستم
خندیدم آنقدر که به طاقت گریستم
چون شمع کلفت سحری داشتم به پیش
دور از وطن نرفته به غربت گریستم
نقشی بر آب میزند اجزای کاینات
حیرانم اینقدر به چه مدت گریستم
چون ابرم انفعال به دور حیا گداخت
تا بر مزار عالم عبرت گریستم
ای شمع سعی عجز همین خاک گشتن است
من هم به نارسایی طاقت گریستم
از بسکه درد بیاثری داشت طینتم
در پیش هر که کرد نصیحت گریستم
بیدردیام کشید به دریوزهٔ عرق
مژگان نَمی نداشت خجالت گریستم
یک اشک گرم داشت شرار ضعیف من
باری به دیدهٔ رم فرصت گریستم
حسرت شبی به وعدهٔ دیدارم آب کرد
از هر سرشک صبحِ قیامت گریستم
روزی که اشک شد گره دیدهٔ گهر
بر تنگی معاش فراغت گریستم
هر جا طمع فکند بساط توقعی
چون آبرو به مرگ قناعت گریستم
اندوهم از معاصی پوچ آنقدر نبود
بر خفت تنزل رحمت گریستم
بیدل گر آگهی سبب گریهام مپرس
بیکار بود ذوق ندامت، گریستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره زندگی و غمهای آن است. شاعر در آن به گریههایش در مورد مسائل مختلف از جمله معیشت، غربت، و دردهای درونی اشاره میکند. او توصیف میکند که چقدر از درد و ناامیدیهایش گریسته و چگونه این اشکها بخشی از وجودش شدهاند. همچنین به نارساییها و کمبودهایش، حسرتها، و نتایج ناشی از خطاهایش پرداخته و در نهایت به این نکته اشاره میکند که دلیل گریهاش به نوعی از ندامت و عدم رضایت از زندگی باز میگردد. شاعر به طور کلی در جستجوی معنای زندگی و شناخت دلایل غم خود است.
هوش مصنوعی: هر بار که به شرایط زندگی و مشکلاتم اندیشیدم، به جای گریه کردن، خندیدم و آنقدر خندیدم که دیگر توان گریه کردن نداشتم.
هوش مصنوعی: در سحرگاه احساس دلتنگی زیادی داشتم، انگار که مانند شمعی در حال ذوب شدن هستم، به دور از سرزمین خود، در غم و اندوه به گریه افتادم.
هوش مصنوعی: اجزای عالم همچون نقشی بر روی آب میمانند و من از این موضوع به شدت شگفتزدهام که چرا به این اندازه گریستهام.
هوش مصنوعی: مانند ابر، تحت تأثیر حیای خود ذوب شدم و به خاطر عبرتهای زندگی، بر سر مزار عالم اشک ریختم.
هوش مصنوعی: ای شمع، تلاش و کوشش من نیز فقط به خاک افتادن و ناتوانی است. من هم به خاطر ناتوانیام، از شدت احساس ضعف، اشک ریختهام.
هوش مصنوعی: به علت اینکه درد و رنجی که تجربه میکردم هیچ تأثیری نداشت، هر بار که شخصی در مورد وضعیت من صحبت میکرد و نصیحت میکرد، احساساتی شدم و گریه کردم.
هوش مصنوعی: من دردی را تحمل کردم که به خاطر آن، در برابر اشکهای چشمانم شرمنده شدم و گریه کردم، چرا که قطرهای عرق نداشتم.
هوش مصنوعی: یک اشک گرم به خاطر احساسات ضعیف من ناگهان از چشمانم ریخت و فرصتی برای گریستن به دست آوردم.
هوش مصنوعی: در شبهایی که به دیدن معشوق امیدوار بودم، غم و حسرتی که در دل داشتم باعث شد تا اشکهایم همچون صبح قیامت بر زمین بریزد.
هوش مصنوعی: روزی که به خاطر کمبود مادیات و سختی زندگی، چشمانم پر از اشک شد، به شدت گریه کردم و احساس ناراحتی کردم.
هوش مصنوعی: هر جایی که به چیزی امیدوار شدم و آرزوهایم را به نمایش گذاشتم، مانند این است که آبرویم را در خطر قرار دادم و به خاطر قناعت و کمخواهیام اشک ریختم.
هوش مصنوعی: اندوه من از گناهانم به قدری کم نبود که از ترس نزول رحمت الهی گریستم.
هوش مصنوعی: اگر بیدل بداند چرا گریانم، نپرس همه چیز به خاطر بیدلی و حسرتی است که دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.