بر یار اگر پیام دل تنگ میفرستم
به امید بازگشتن همه رنگ میفرستم
در صلح میگشاید ز هجوم ناتوانی
مژهوار هر صفی را که به جنگ میفرستم
نیام آن که دستگاهم فکند به ورطهٔ خون
پر اگر بهم رسانم به خدنگ میفرستم
به نظر جهان تمثال اگرم کند گرانی
به خمی ز دوش مژگان ته رنگ میفرستم
اثر پیام عجزم ز خرام اشک واکش
به طواف دامن امشب دو سه لنگ میفرستم
ز درشتی مزاجت نیام ای رقیب غافل
اگر ارمغان فرستم به تو سنگ میفرستم
به هزار شیشه زین بزم سر و برگ قلقلی نیست
ز شکست دل سلامی به ترنگ میفرستم
ز جهان رنگ تا کی کشم انتظار نازت
تو بیا و گر نه آتش به فرنگ میفرستم
اگر انتظار باشد سبب حضور بیدل
همه گر زمان وصل است به درنگ میفرستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.