گر کند طاووس حیرتخانهٔ اسباب گل
دستگاه رنگ او بیند همان در خوابگل
ای بهار از خودفروشان دکان رنگ باش
بی دماغانیم ما اینجا ندارد باب گل
جز خموشی بر نتابد محفل تسلیم عشق
از چراغ کشنه اینجا میکند آداب گل
از خودم یاد جمال میفروشی برده است
کز تبسم جمع دارد با شراب ناب گل
آفت ایجاد است ساز زندگی هشیار باش
از طراوت خانه دارد در ره سیلاب گل
فیض خاموشی به یاد لب گشودنها مده
ای ز خود غافل همین در غنچه دارد آبگل
گلشن داغیم از نشو و نمای ما مپرس
در بهار ما ز آتش میشود سیرابگل
موی چینیگر به سامان سفیدی میرسد
شام ما هم میتواند چیدن از مهتابگل
بیقرار عشق هرگز روی جمعیت ندید
جز پریشانی نکرد از نالهٔ بیتابگل
غرهٔ عشرت مشو کاین نوبهار عمر نام
نا امیدی نکهت است و مطلب نایاب گل
ایغنیمت! جلوهای، فرصتپریشان وحشتست
رنگی از طبع هوس خندیدهای دریاب گل
معنی روشن به چندین پیچ و تاب آمد به کف
کرد بیدل گوهر ما از دل گرداب گل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسکه افتادهست باغ آبرو نایاب گل
ذوق عشرت آبگردد تا کند مهتاب گل
زبن طلسم رنگ و بو سامان آزادی کنید
نیست اینجا غیر دامن چیدن از اسباب گل
هرزهگویی چند؟ لختی گرد خود گردیدنی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.